هدف اصلی پیادهسازی استراتژی برندینگ، ساخت یک برند قدرتمند است. چرا که داشتن یک استراتژی برندینگ موثر و برند قوی، در نهایت به افزایش نرخ بازگشت سرمایهیکسب و کارها منجر میشود.
معماری برند یا Brand Architecture، چگونگی سازماندهی، مدیریت و ورود به بازار را برای تمامی برندهای یک سازمان تدوین کرده و پیادهسازی استراتژیهای برندینگ را ساده میکند. معماری برند را میتوان صورت بیرونی استراتژی گسترش کسب و کار دانست. معماری برند در صورتی کارآمد است که با توجه به شناخت صحیح از بازار و استراتژی برند رقبا، به درستی تعریف و تدوین شده و با اهداف و چشمانداز کسب و کار شما همراستا باشد. مدلهای متنوعی از معماری برند موجودند. در این مقاله به معرفی ۳ مدل مشهور در معماری برند میپردازیم.
در معماری Branded House یا Corporate Brand Architecture، کمپانی اصلی به عنوان منبع اصلی هویت تمام برندها قرار گرفته و به عبارتی مانند برند مادر، به برندهای زیرمجموعه خود اعتبار میبخشد. در این حالت، استراتژی هریک از محصولات جداگانه اما همراستا با برند مادر تدوین میشود و غالباً نام برند مادر یا بخشی از آن را به دوش میکشند. برای مثال: خانواده محصولات برند اپل شامل iPhone, iPad, iTunes, iCloud و… دارای سبک معماری Branded House هستند. مثال دیگری از Branded House کمپانی گوگل است که زیرمجموعههای زیادی از جمله Google Drive, Google Translate, Google Calendar, Gmail, Google News و… دارد.
در این سبک از معماری برند، بر خلاف مدل قبلی، برندهای زیرمجموعه دارای هویت مستقل بوده و کاملاً جداگانه عمل میکنند. ممکن است این برندها از جهت محصولات، خدمات و سهم بازار بسیار متفاوت باشند. در معماری House of Brands، صحبتی از برند مادر به میان نمیآید و در بسیاری از موارد ممکن است حتی مصرفکنندگان با وجودوفاداری به برند زیر مجموعه، برند مرجع را نشناسند. برای مثال، کمپانی (Procter and Gamble)P&G برند مرجع برندهای معروف Tide, Pampers, Gillette, Head & Shoulders, Crest, Always و … است. همچنین برندهای Snickers, M&M, Orbit, Extra, Twix و … برندهای زیرمجموعهی برند Mars هستند.
در این سبک از معماری برند از ترکیب دو مدل فوق استفاده میشود، به گونهای که برند مرجع، برندی شناخته شده است و خودش به عنوان یکی از زیرمجموعهها فعالیت کرده و برندهای زیرمجموعهی دیگر با گذشت زمان به صورت مستقل گسترش مییابند. برندهایی مانند Pepsi-co و Amazon وCoca-Cola از استراتژی ترکیبی برای گسترش برند خود استفاده میکنند. معمولاً زمینهی بهکارگیری استراتژی ترکیبی هنگامی فراهم است که یک برند مشهور و قدرتمند، محصول خود را روانهی بازار کرده است و تمایل دارد کسب و کار خود را با تولید محصولات متفاوت، گسترش داده و یا به طور مستقل به بخشهای جدیدی از بازار ورود کند.
به طور کلی میتوان گفت گسترش برند شمشیری دولبه است و انتخاب نوع معماری برند، نقش بسیار تعیین کنندهای در موفقیت استراتژیهای برندینگ و توسعهی برند شما دارد. برای مثال انتخاب استراتژی Branded House به صورت پیشفرض میتواند ریسک کمتری در مقایسه با مدلهای House of Brands و ترکیبی داشته باشد و مدیریت آن سادهتر خواهد بود.
لازم است بدانید استراتژیهای گسترش برند یا Brand Extension الزاماً موفقیت آمیز نیستند. در ادامه جهت آشنایی بیشتر با پیامدهای گسترش برند و ریسکهای آن، به توضیح دو مفهوم Brand Cannibalization و Brand Delusion میپردازیم.
این پدیده زمانی اتفاق میافتد که یک برند، در استراتژیهای گسترش برند خود اشتباه عمل کرده و با ورود به بخشهای نامربوط بازار، به هویت برند اصلی و پرچمدار خود آسیب میرساند. برای مثال، کمپانی Levi’s برندی سرآمد در تولید محصولاتی راحت، بادوام و مناسب برای استفادهی روزانه است. در اوایل دههی 1980 میلادی، برند Levi’s با وجود سهم بازار وسیع، تصمیم به گسترش هرچه بیشتر آن گرفت. یکی از استراتژیهای گسترش این برند، تولید کتهای کلاسیک مردانه بود. این محصول، هویتی متفاوت از برند Levi’s داشت و به همین سبب مشتریان نتوانستند به آن اعتماد کنند. در نتیجه، نه تنها این استراتژی موفقیت آمیز نبود، بلکه سبب شد به چهرهی شناخته شدهی این برند معروف خدشه وارد شود.
پدیدهی Brand Cannibalization هنگامی رخ میدهد که پس از گسترش برند، محصول جدید بخشی از سهم بازار محصولات قبلی برند مرجع را از آن خود میکند. توجیه شرکتها برای انجام این کار این است که اختصاص یافتن بخش اعظم فروش به محصول یا برند جدید، نرخ بازگشت سرمایه را بیشتر افزایش میدهد. با این حال، ممکن است استراتژی هدایت مشتریان در قیف فروش به سمت محصول جدید، همواره درست از آب درنیامده و به شکست منجر شود. به عنوان مثال، گسترش برندهای اکتیو و اوه که هویت نسبتاً مشابهی در ذهن مخاطبان خلق کردهاند، میتواند مثال موفقی از Brand Cannibalization برای شرکت گلرنگ باشد.
در بلاگهای پیشین در رابطه با اهمیت تحقیقات بازار در موفقیت کسبوکار سخن گفتیم. شناخت پرسونای مخاطب و جامعه هدف از اولین گامهای طراحی کمپینهای تبلیغاتی، معرفی محصول جدید و پروژههای آگاهی از برند است. در این بلاگ قصد داریم ضمن معرفی انواع تحقیقات بازار، به فاکتورهایی که از طریق تحقیقات بازار میتوانند مورد بررسی قرار بگیرند، بپردازیم.
فرایندی که از طریق آن اطلاعات مشتریان بالقوه و جامعه هدف برای کشف نیازها و خواستههای آنها گردآوری میشود را تحقیقات بازار مینامیم. تحقیقات بازار یکی از اقدامات ضروری کسبوکارها پیش از آغاز پروژههای بازاریابی و ورود به بازارهای جدید است. فاکتورهایی که با انجام تحقیقات بازار قادر به بررسی آنها هستیم عبارتند از:
در بحث پیرامون چرخه عمر محصول و ماتریس رشد – سهم بازار اشاره کردیم که با پیشرفت سریع تکنولوژی و تغییرات محیط کسبوکار، الگوهای موجود به سرعت در حال تغییر هستند. تحقیقات بازار با شناسایی روندهای موجود در بازار، رهبران کسبوکار را در اتخاذ تصمیمات استراتژیک در مراحل مختلف چرخه عمر محصول یاری میکند.
تقسیم بازار براساس موقعیت جغرافیایی، خصوصیات جمعیتشناختی و … از اولین گامهای طراحی استراتژی رقابتی است. تحلیل دادههایی که تحقیقات بازار در اختیار بنگاهها قرار میدهد، کسب مزیت رقابتی را برای شرکت آسانتر میکند.
در فضای پیچیده رقابتی کنونی، اطلاعات، قدرت است. هرچه دادهها و اطلاعات بیشتری از نحوه رقابت و میزان قدرت رقبای خود داشته باشید، شانس بیشتری برای پیشیگرفتن از آنها خواهید داشت. بسیاری از استراتژیهای رقابتی با توجه به نقشه و حرکات رقیب تجاری، تغییر میکنند. شرایط محیط رقابتی، استراتژیهای قیمتگذاری، نیازها و خواستههای مصرفکنندگان از طریق تحقیقات بازار، قابل دستیابی هستند.
یکی از ابزارهای استراتژیک برای طراحی استراتژی رقابتی، تحلیل SWOT است که با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف شرکت، فرصتها و تهدیدهای محیط خارجی، موقعیت شرکت را در دنیای کسبوکار مشخص مینماید و به رهبران اجازه میدهد با توجه به موقعیت، برنامه رقابتی خود را طراحی کنند. با استفاده از نتایج تحقیقات بازار، شرکت از فرصتها و تهدیدهای محیط بیرونی آگاه میشود. برای مثال تغییر سلیقه مشتریان، کاهش تقاضای محصولات، افزایش بودجه تبلیغات شرکتهای رقیب نوعی تهدید برای کسبوکار هستند. تحقیقات بازار کارامد، نقطه قوتی است که هر سازمان از طریق آن میتواند از فرصتهای بیرونی حداکثر استفاده را نماید.
در ادامه به معرفی انواع تحقیقات بازار که توسط کسبوکارها مورد استفاده قرار میگیرد، میپردازیم.
منظور از تحقیقات بازار اولیه، جمعآوری اطلاعات توسط بنگاه یا کسبوکار برای بهبود در سطح عملکرد، خدمات یا فعالیتها است. در تحقیقات بازار اولیه که با عنوان تحقیقات میدانی نیز شناخته میشود، با مجموعه مشخص و مرتبطی از دادهها روبهرو هستیم که از طریق سوالات مشخص حاصل میشوند. این شیوه، یکی از متداولترین و در عین حال موثرترین شیوههای تحقیقات بازار است که اطلاعات کمی و کیفی را در اختیار تصمیمگیران قرار میدهد.
برخلاف تحقیقات بازار اولیه که بر گردآوری اطلاعات مشخص پیرامون یک موضوع تاکید دارد، این تکنیک حوزه تمرکز وسیعتری داشته و به اطلاعات به دست آمده از چندین منبع تکیه میکند. منابع مختلفی مانند دادهها و گزارشات دولتی، روزنامهها، مجلات، اینترنت و … در این این شیوه مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از مزایای انجام تحقیقات بازار ثانویه، این است که در مدت زمان کوتاه و اغلب به صورت رایگان قابل انجام است.
این نوع از تحقیقات بازار عمدتا با شاخصههای کیفی مانند احساسات و یا دیگاه مشتری پیرامون یک محصول یا خدمت سر و کار دارد. تحقیقات بازار کیفی بر آنچه که در ذهن مشتری میگذرد، تمرکز میکند. مصاحبههای حضوری و یا گروههای تمرکز نمونههای رایجی از تحقیقات بازار کیفی هستند.
دادههای کمی، آمار و ارقام و گزارشات عددی پیرامون موضوعات مختلف، از طریق تحقیقات بازار کمی حاصل میشوند. این اطلاعات در هر دو گروه تحقیقات بازار اولیه و ثانویه وجود دارند. پرسشنامهها، دادههای سبد خرید مشتریان و گزارشات مالی نمونه این تحقیقات هستند. دادههای کمی، نقش قابل ملاحظهای در تعیین سهم بازار بنگاه ایفا میکنند.
نکته قابل توجه در دستهبندی انواع تحقیقات بازار آن است که دادههای کمی و کیفی در هر دو نوع تحقیقات بازار اولیه و ثانویه وجود دارد، به عبارت دیگر، تحقیقات بازار کمی و کیفی، در هر دو دسته تحقیقات بازار اولیه و ثانویه مشاهده میشوند. تحقیقات بازار کافی و جامع، یکی از ابزارها و نقاط قوت کلیدی کسبوکارها برای باقیماندن در محیط پیچیده رقابتی است. کوتاه شدن چرخه عمر محصولات، پیشرفت تکنولوژی و تغییر سریع در نیازها و خواستههای مشتریان، شناخت محیط و آگاهی مستمر از شرایط رقابتی را برای بنگاهها ضروری کرده است. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه طیف وسیعی از خدمات تبلیغاتی و انجام پروژههای تحقیقات بازار، کسبوکار شما را در تدوین و اجرای استراتژیهای بازاریابی و کسب مزیت رقابتی یاری میکند.
منبع: شرکت تبلیغاتی مات
تبلیغات تلویزیونی یکی از موثرترین و شناختهشدهترین روشهای اطلاعرسانی است که بنگاههای مختلف کسبوکار برای برقراری ارتباط با مخاطبان از آن بهره میگیرند. انتقال پیام برند به میلیونها نفر در مدت زمان کوتاه، تلویزیون را به یکی از جذابترین رسانهها برای اطلاعرسانی به مخاطب تبدیل کرده است. در این بلاگ قصد داریم تبلیغات تلویزیونی را با جزئیات بیشتری مدنظر قرار دهیم و ویژگیهایی را که یک تبلیغ تلویزیونی برای موفقیت باید دارا باشد، بررسی کنیم.
یک تبلیغ تلویزیونی برای اثرگذاری بیشتر میبایست دارای ویژگیهای زیر باشد:
آگهی تبلیغاتی شما میبایست با برند و مخاطبان شما ارتباط داشته باشد؛ در غیر این صورت یا به خاطر سپرده نمیشود یا به یک تبلیغ موثر برای برند شما تبدیل نخواهد شد. قبل از هرگونه اقدام، استراتژیهای تبلیغاتی خود را مرور کنید. بررسی نتایج کمپینهای تبلیغاتیپیشین، رصد رفتار رقبا و تحقیقات بازار، به شما در طراحی محتوای تبلیغاتی مرتبط کمک میکند.
زمان، یکی از فاکتورهای قابل توجه در تبلیغات تلویزیونی است. شما مدت زمان کوتاهی برای معرفی برند، محصول یا خدمات خود در اختیار دارید، به همین دلیل میبایست پیام خود را بسیار شفاف و قابل توجه به مخاطبان منتقل کنید تا بهتر و بیشتر از سایر پیامها، به خاطر سپرده شود. برای معرفی خود تا لحظات پایانی پیام، صبر نکنید. از کل مدت زمانی که در اختیار دارید، به بهترین شیوه ممکن برای تاثیرگذاری استفاده کنید.
یک آگهی تبلیغاتی خوب، تنها شامل معرفی برند و ویژگیهای محصول نمیشود؛ بلکه دارای یک خط داستانی مشخص است که پیام موردنظر خود را در قالب یک داستان، روایت میکند. این شیوه علاوه بر اثرگذاری بیشتر بر مخاطب، منجر به برقراری ارتباط نزدیک با آنها میشود.
آگهیهای تبلیغاتی یک برند، لزوما جداگانه و بی ارتباط با یکدیگر نیستند. برای جلب توجه بیشتر میتوانید از سریهای متوالی آگهی که با یکدیگر مرتبط هستند و خط داستانی مشخصی را دنبال میکنند، بهره بگیرید. استفاده از کاراکترها و شخصیتهای محبوب، ارتباط قویتری را با مخاطب ایجاد میکند.
داشتن یک آگهی تلویزیونی باکیفیت، لزوما به معنای صرف هزینه هنگفت از طراحی تا اجرا نیست. با استفاده از تیم تولید حرفهای و خلاق، علاوه بر داشتن کیفیت قابل قبول، در هزینههای تبلیغاتی خود صرفهجویی کنید.
این ویژگی یکی از مهمترین نکاتی است که میبایستی به آن توجه داشته باشید. چنانچه یک آگهی تبلیغاتی، تمامی ویژگیهای مطرح شده را دارا باشد اما خلاقیت در آن مشهود نباشد، نتیجهای جز صرف زمان و هزینه برای برند شما نخواهد داشت. در طراحی یک تبلیغ تلویزیونی با زمان پخش محدود، خلاقیت، مهمترین عاملی است که منجر به جلب توجه مخاطب و اثرگذاری میشود.
فاکتور صدا در تبلیغات تلویزیونی از آن جهت حائز اهمیت است که مخاطب را حتی از فاصلههای نسبتا دور از تلویزیون، متوجه آگهی تبلیغاتی میکند. در انتخاب موسیقی و صدا، به ارتباط محتوا، پیام برند و مخاطبان خود توجه نمایید.
برای نمایش آگهی تبلیغاتی خود، زمانبندی مناسبی را مدنظر داشتهباشید. پخش آگهی تبلیغاتی در ساعات مختلف شبانهروز، تاثیرگذاری مختلفی بر مخاطبان دارد. برای مثال آگهیهای تبلیغاتی که در ساعات ابتدایی شب یا بین دو نیمه مسابقات فوتبال پرمخاطب، پخش میشوند، افراد بیشتری را هدف قرار میدهند. در طراحی استراتژیهای تبلیغاتی خود، زمان و تعداد دفعات پخش آگهی را به گونهای تنظیم کنید که در عین صرفهجویی در هزینهها، پیام خود را به مخابان بیشتری انتقال دهید.
از میان رسانههای تبلیغاتی، تلویزیون یکی از موثرترین و متداولترین کانالهای اطلاعرسانی است که کسبوکارهای مختلف برای انتقال پیام و محتوای تبلیغاتی خود از آن بهره میگیرند. همانند تمامی رسانهها، در تبلیغات تلویزیونی نیز استراتژیهای تبلیغاتی میبایستی با ویژگیها و مخاطبان بالقوه همراستا باشد. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه طیف وسیعی از خدمات تبلیغاتی و ارتباط گسترده با رسانههای مختلف، کسبوکار شما را در طراحی، تولید و پخش پیامهای تبلیغاتی مختلف از طریق تلویزیون و سایر کانالهای اطلاعرسانی، یاری مینماید.
منبع: شرکت تبلیغاتی مات
طراحی و اجرای کمپینهای تبلیغاتی همواره یکی از ابزارهای موثر تبلیغاتی است که برندهای مختلف برای پیشبرد اهداف استراتژیک خود از آن بهره میگیرند. در بلاگهای پیشین، مراحل طراحی و پیادهسازی کمپین تبلیغاتی 360 را معرفی نمودیم. با وجود نقش غیرقابل انکار کمپینهای تبلیغاتی در آگاهی از برند و فروش محصولات جدید، تمامی کمپینهای طراحی شده به اهداف خود نمیرسند. در این بلاگ قصد داریم دلایل شکست کمپینهای تبلیغاتی را بررسی نماییم.
در ادامه به بررسی مهمترین علتهای عدم موفقیت کمپینهای تبلیغاتی میپردازیم.
عدم توجه به پرسونای مخاطب و فاکتورهایی که بر تصمیمات خرید اثرگذار است، یکی از مهمترین دلایل عدم موفقیت کمپین تبلیغاتی است. به عبارت دیگر مشتری هدف خود را به درستی انتخاب نکردهاید. شناخت پرسونای مخاطب به شما امکان میدهد با شناسایی درست بازار هدف، نیازها، علاقهمندیها و عادتهای مصرفی افراد را به چالش بکشید و از طریق پیام درست و خلاقانه، به اهداف استراتژیک خود دست یابید.
تحقیقات بازار یکی از مهمترین و ابتداییترین گامهای پیادهسازی طرحهای بازاریابی است. شکست کمپینهای تبلیغاتی که تحقیقات بازار جامع و کافی در حوزه شناخت بازار هدف نداشتهاند، حتمی است. انجام کلیه مراحل تحقیقات بازار از ابتدا تا انتها منجر به افزایش بهرهوری، صرفهجویی در زمان و هزینه و کاهش خطر شکست کمپین طراحی شده میشود.
در بحث ارزیابی موفقیت کمپینهای تبلیغاتی میتوان از شاخصهای مختلفی بهره گرفت مانند میزان آگاهی از برند، میزان افزایش فروش، بهبود نرخ درگیری مخاطب و یا افزایش نرخ تبدیل. مدنظر قرار دادن تنها یکی از شاخصهای ارزیابی در تحلیل نتایج موفقیت یک برند، ممکن است تصویر جامعی را در اختیار شما قرار ندهد. برای مثال ممکن است میزان ترافیک سایت شما افزایش یافته باشد اما در عین حال با نرخ تبدیل کاهشی مواجه باشید. میزان افزایش یا کاهش یکی از شاخصهای ارزیابی، لزوما دلیل بر موفقیت یا شکست کمپین شما نیست. برای ارزیابی میزان نتیجهبخش بودن و اثرگذاری کمپین تبلیغاتی، از ترکیب چند شاخص واقعبینانه و درست بهره بگیرید.
میزان خلاقیت و مناسب بودن پیام تبلیغاتی، اهمیت بسیار زیادی در فراگیری و موفقیت کمپین دارد. هر چه در مراحل طراحی استراتژی و شناخت مخاطب، دقیقتر عمل کرده باشید، پیام شما، نیازها، خواستهها و دغدغههای جامعه هدف را بیشتر در بر میگیرد و به وایرال شدنمحتوای موردنظر کمک میکنید.
لحظات حقیقت در بازاریابی بسیار حائز اهمیت هستند. از لحظهای که مشتری تصمیم به خرید محصول میگیرد تا زمانی که تجربه استفاده خود از محصول یا خدمت موردنظر را با دیگران به اشتراک میگذارد، میتوان به عنوان لحظات استراتژیک یاد کرد. فرایند خرید مشتری را به طور کامل مدنظر قرار دهید تا دریابید در کدام لحظات، بیشترین اثرگذاری را با انتقال پیام به مخاطب تجربه خواهید کرد.
چنانچه محتوای کمپین تبلیغاتی بیانگر ویژگیها و خصوصیات یا کیفیتی باشد که محصول یا خدمت شما فاقد آن است، انتظار موفقیت آن را نداشته باشید. کمپین تبلیغاتی هر اندازه هم بزرگ و قابل توجه باشد، بعد از آنکه مشتری محصول را تهیه کرده و از آن ناامید میشود، این تجربه ناموفق به سرعت پراکنده شده و منجر به کاهش فروش میشود. به عبارت دیگر تبلیغات شما نباید حاوی انتظاراتی باشد که قادر به برآورده کردن آنها نیستید.
در محیطهای پیچیده کسبوکار کنونی، اجرای استراتژیهای تبلیغاتی بدون داشتن اطلاعات جامع پیرامون بازار هدف و مخاطبان بالقوه، شکستهای پرهزینه و گاه غیر قابل جبرانی را به کسبوکارها وارد میکند. موفقیت یک کمپین تبلیغاتی با انتقال پیام درست در زمان و مکان درست به مخاطب هدف درست، حاصل میشود. چنانچه حتی یکی از شرایط فوق دچار ایراد شود، موفقیت کمپین تحت الشعاع قرار میگیرد. در هنگام برنامهریزی اجرای یک کمپین تبلیغاتی، اهداف قابل اندازهگیری و قابل دستیابی را مدنظر قرار دهید و با شاخصهای ارزیابی مناسب، نتیجهبخش بودن آنها را رصد کنید. کمپین تبلیغاتی زیبا در هر سنی، نمونهای از کمپینهای تبلیغاتی موفق است که با انتخاب درست محتوا و داستانسرایی مناسب، توانست علاوه بر افزایش نرخ درگیری مخاطب، آگاهی از برند خود را بهبود بخشد. شرکت تبلیغاتی مات از طریق تیم متخصصان حرفهای و ارائه طیف وسیعی از خدمات تبلیغاتی، کسبوکار شما را در اجرای کمپینهای تبلیغاتی موفق از طراحی تا پیادهسازی یاری میکند.
منبع: شرکت تبلیغاتی مات
شاید بارها پیش آمده باشد که برای پیدا کردن محصول یا کالایی، منطقه جغرافیاییتان را نیز در ادامه عبارتی که برای جستجوی تایپ کردهاید، آورده باشید: “کلینیک دامپزشکی در مرکز تهران، نزدیکترین موسسه یوگا به من، رستورانهای لوکس در شمال تهران و …”. در این مدل، موتورهای جستجو دقیقا پیشنهاداتی را ارائه میدهند که بر اساس موقعیت مکانی مرتب شدهاند. این مثال دقیقا همان چیزی است که در این بلاگ قصد داریم به آن بپردازیم: سئوی محلی یا Local SEO.
سئوی محلی شاخهای از سئو است که روی بهینهسازی وبسایتها تمرکز میکند تا در نتایج جستجوهای محلی ظاهر شوند. در واقع سئو محلی به کسبوکارهای کوچک و بزرگ این امکان را میدهد تا به کمک آی پی و ردیابی موقعیت مکانی، مشتریان بالقوه محلی را شناسایی کنند و محصولات و خدماتشان را دقیقا در زمانی که آنها به صورت آنلاین به دنبال محصول یا خدمت هستند، معرفی کنند. یکی از سادهترین و در دسترسترین ابزارها، وبسایتها هستند که از طریق آنها میتوانید مخاطبان وسیعی را هدفگیری کنید؛ به خاطر داشته باشید که اگر مخاطبان هدفگیری شده، به موقعیت مکانی کسبوکارتان نزدیک هستند، باید به یک سری از نکات توجه بیشتری داشته باشید تا بتوانید برآیند مطلوب را از نتیجه جستجوی آنها دریافت کنید: اما در این بلاگ قصد داریم به مزایای سئوی محلی بپردازیم و در بلاگهای آینده، حتما به مرور این نکات مهم خواهیم پرداخت.
یکی از مزایای قابل توجه سئوی محلی، نیاز به صرف بودجه کمتر و دریافت نتیجه بهتر به نسبت تبلیغات است. در واقع با سرمایهگذاری روی سئوی محلی میتوانید از اثرات مثبت آن در آینده نیز اطمینان داشته باشید؛ چراکه سئوی محلی به نسبت اثرگذاری طولانیتری دارد. همین موضوع در نهایت تجربه نرخ بازگشت سرمایه یا ROI را برای کسبوکارها فراهم میکند و تا حدودی دست کسبوکارهای کوچک را نیز برای صرف بودجه باز میگذارد.
در ادامه مزیت “اثرگذاری طولانی” یکی دیگر از مزایایی که برای سئوی محلی و بهطور کلی سئو میتوان به آن اشاره کرد، مواجهه ساختن مخاطب با چیزی است که او مشخصا برای آن دست به جستجو زده. در واقع سئو این امکان را فراهم میکند تا مشتریان بالقوه را به سمت قیف فروش هدایت کنیم. در صورتی که در بحث تبلیغات ما صرفا به تبلیغات میپردازیم تا مخاطبی که به دنبال محصول یا خدمت ما نیست را نیز مورد خطاب قرار بدهیم.
یکی دیگر از مزایای سئوی محلی، این است که گوگل امکان جایگیری کسبوکار شما را در موقعیتهای مختلف فراهم میکند. یکی از موقعیتهایی که سئوی محلی ممکن است کسبوکار شما را در آنجا قرار بدهد، در نتایج جستجوی ارگانیک گوگل است. گوگل معمولا از یک الگورتیم مشخص و در عینحال پیچیدهای برای رتبهبندی محتوایی که بیشترین ارتباط را دارد، استفاده میکند. این رتبهبندی به مخاطبان کمک میکند تا دقیقا به نتیجهای که با تمایلات و احتیاجاتشان هماهنگی دارد، دست پیدا کنند.
در صورتی که از استراتژیهایی برای سئوی محلی استفاده میکنید باید بدانید که موقعیت دیگری که گوگل برای شما در نظر گرفته است، Google Maps میباشد. نمایش کسبوکارها در نقشه گوگل میتواند نقش مهمی را برای کسبوکارها بازی کند؛ پیدا کردن شما در نقشه گوگل برای کاربرانی که معمولا جستجوهایشان را با گوشی موبایل انجام میدهند موضوع بسیار مهمی است. در نتیجههای ظاهر شده در قالب Google Maps گزینههایی مثل برقراری تماس، نظرات دیگران و آدرس را میتوانید مشاهده کنید.
از دیگر مزایای استفاده از سئوی محلی، امکان مد نظر داشتن قصد و نیت مشتریان است. یکی از ابزارهای کاربردی جهت نفع بردن از این مزیت، استفاده از پروفایل بیزنسی گوگل یا همان Google My Business است. بعد از ایجاد پروفایل بیزنسی گوگل برای کسبوکارتان، میتوانید عبارات استفاده شده کاربران، به هنگام جستجوی کسب و کارتان را مشاهده کنید. Insight پروفایلتان قسمتی است که اطلاعات ذخیره شده را در آن میتوانید بررسی کنید.
در این بلاگ قصد داشتیم که با بیشترین جزئیات شما را با سئوی محلی و مزایای استفاده از آن آشنا کنیم. در صورت نیاز به راهنمایی بیشتر و تدوین استراتژیهای مناسب با ماهیت کسبوکارتان میتوانید با ما، آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان تماس برقرار کنید