صفحه فرود یا لندینگ پیج صفحهای است که اطلاعات ارزشمندی را به صورت خلاصه ارائه میدهد و غالباً برای یک کمپین دیجیتال خاص با یک هدف مشخص طراحی میشود. طراحی لندینگ پیج در استراتژیهای بازاریابی محتوا و بهینهسازی موتورهای جست و جو (SEO) اهمیت بسیار زیادی دارد. شما میتوانید بسته به نوع کسب و کارتان از استراتژیهای مدیریت لید استفاده کرده و مشتری را با تولید محتوای جذاب، به قیف فروش هدایت کنید. به علاوه، صفحات فرود فرصت بسیار مناسبی را در اختیارتان قرار میدهد تا با قرار دادن فرمها، اطلاعات مهم مشتری مانند ایمیل و شماره تماس را در اختیار داشته باشید. توجه کنید که لندینگ پیج الزاماً صفحه اصلی وبسایت نیست. غالباً جهت بالا رفتن نرخ تبدیل، نیاز است صفحه فرود متناسب با یک هدف خاص طراحی شود.
پیش از طراحی لندینگ پیج باید به نکات زیر توجه کنید:
1. یک لندینگ پیج خوب، باید مانند نقشه راه عمل کرده و اطلاعات مفید و لازم را در راستای هدف، به صورت اجمالی در اختیار کابر قرار داده و او را از سردرگمی نجات دهد.
2. عنوان و محتوا باید به هم مرتبط باشند تا بتوانند اعتماد مخاطب را جلب کنند.
3. مراقب باشید که تمام لینکهای موجود در صفحه، مخاطب را در راستای هدف به یک نقطه هدایت کنند.
4. با طراحی بهینهی دکمههای فراخوان یا CTA مشخص در راستای هدف، توجه مخاطب را به خود جلب کنید تا نرخ تبدیل افزایش یابد.
5. طراحی مرتب و منظم صفحه فرود بسیار مهم است. عواملی چون نحوهی چیدمان مطالب مهم، استفاده از تصاویر و ویدیوهای جذاب، استفاده از فونت و رنگهای مناسب، استفاده به جا از فضای خالی، مناسب عدم وجود تبلیغات پاپ آپ و عواملی که حواس مخاطب را پرت میکنند و استفادهی مناسب از CTA، از جمله مواردی است که باید در طراحی رعایت شوند. شما تنها 8 ثانیه زمان دارید تا مخاطب را متقاعد کنید که پاسخگوی نیازش هستید، پس طراحی باید به گونهای باشد که در اولین نگاه، نظر مشتری را به خود جلب کند.
6. از تیترهای جذاب برای ترغیب کاربران به انجام عمل مورد نظر خود در صفحه فرود استفاده کنید.
7. از استراتژیهای کپی رایتینگ کمک بگیرید. از کلماتی که نظر کابران را برای خواندن ادامهی مطالب جلب میکند استفاده کنید. فراموش نکنید که در صفحات فرود، کلمات کلیدی یکسانی در مقایسه با متن تبلیغات به کار ببرید.
8. طراحی لندینگ پیج به گونهای باشد که کاربران دریابند اهداف و سلایق آنها را در اولویت قرار میدهید.
9. سادهترین راه برای افزایش نرخ تبدیل، ارائهی پیشنهادات هیجانانگیز است.
10. صرفاً اطلاعات مورد نیاز خود را از مخاطبان درخواست کنید و وقت آنها را محترم بشمارید.
11. از جادوی رنگها در طراحی لندینگ پیج غافل نشوید.
12. به ویژگیهای کلیدی و مهم خدمت یا محصول خود اشاره کنید.
13. دکمههایی برای انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی قرار دهید و شانس خود را برای وایرال شدن محتوا امتحان کنید.
14. برای جلب اعتماد بیشتر مخاطبان، از نظرات دیگران به عنوان تایید اجتماعی و یا Social Proof استفاده کنید.
15. به دلیل استفادهی زیاد کاربران از تلفنهای همراه، طراحی وبسایت و صفحه فرود شما باید سازگار با موبایل باشد.
تیم طراحی وبسایت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، صفحات فرود را متناسب با هدف کمپینهای بازاریابی طراحی میکند. به عنوان مثال، وبسایت جشنواره تابستانی هوآوی، وبسایت جشنواره عیدِ دیدنی هوآوی و وبسایت کمپین همسایه شو پریل از نمونهکارهای طراحی صفحه فرود آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، است.
برنامهریزی و خرید رسانه فرآیندی مرتبط با مذاکره، هدفگذاری، چیدمان استراتژی و خرید جایگاه تبلیغات است. برنامهریزان، اهداف کمپینها و مشتریان هدف را مشخص میکنند و خریداران رسانه برای بهینهسازی عملکرد تبلیغات در چرخه عمر کمپین تلاش میکنند. در ادامه با جزئیات بیشتر به برنامهریزی و خرید رسانه میپردازیم.
اولین قدم موفقیت در کمپینهای تبلیغاتی، جستجو برای مخاطب مناسب است؛ برنامهریز رسانه بسته به نوع کسبوکار و محصول به جستجوی مخاطب هدف میگردد. علاوه بر این تلاش میکند تا از راههای متفاوت کمپینهای تبلیغاتی را گسترش بدهد، مبنای اهداف را پایهگذاری کند و به صورت موثر از رسانههای مختلف برای رساندن پیام برند استفاده کند.
برای هر برنامهریز رسانه، این فرآیند با بررسی روندهای فعلی صنعت موردنظر و ارزیابی رسانههای در دسترس و مرتبط، آغاز میشود و نسبت به انگیزه و عادات مصرفکننده آگاهی ایجاد میکند تا بتواند راحتتر به کمپینها پاسخ بدهد. تحلیل دقیق نیازها، موقعیتهای رقابتی و تعیین اهداف به ما در تخصیص موثر سرمایه برای هر کمپین کمک میکند.
به عنوان یک برنامهریز اولین سوالی که باید از خود بپرسیم این است که هدفمان دستیابی به چه مشتریانی است؟ جواب این سوال از طریق شناسایی مخاطب به وسیله سن، جنسیت، متوسط درآمد، علاقهها و … به دست میآید. شناسایی این ویژگیها، یک گام حیاتی برای ایجاد یک کمپین تبلیغاتی موفق است.
مرحله بعدی، شناسایی رفتار مصرفکننده است. اینکه بدانیم مخاطب از چه پلتفرمهایی استفاده میکند، چه تبلیغاتی در آن پلتفرم نتیجه بهتری را به همراه دارد، نگرش مخاطب نسبت به برند دیگر رقبا چگونه است و … این تحقیقات یک دید عمیق به ما میدهد و کمک میکند تا اهداف را دقیقتر تعیین کنیم.
در این مرحله هدف از تبلیغات را مشخص میکنیم؛ هدف از تبلیغات میتواند ایجاد آگاهی از برند، تولید Lead، افزایش درآمد و … باشد.
بر اساس تحقیقات انجام شده، مشخص میکنیم که چه سبکی از تبلیغات برای مخاطب و بازار هدف ما مناسبتر است.
در این مرحله متناسب با اهدافمان، روشهایی را برای مانیتورینگ کمپینها و تبلیغات مشخص میکنیم. در ادامه راه ممکن است با سوالاتی از این قبیل روبهرو شویم: به مخاطب درست دست پیدا کردهایم؟ پیام برند ما به او منتقل شده است؟ تبلیغات ما خلاقیت لازم را دارد؟ و … پاسخ به این سوالها از این طریق کمک میکند تا متناسب با اهداف حرکت کنیم.
در این مرحله متناسب با روشهایی که پیشتر آنها را انتخاب کردیم و با کمک معیارهای کلیدی عملکرد روند فعالیتمان را ارزیابی میکنیم و در صورت نیاز، متناسب با اهداف، از روشهای دیگری برای دستیابی به نتیجه مورد نیازمان استفاده میکنیم.
بعد از گذر از مراحل بالا و تکمیل پروسه برنامهریزی، نوبت خرید رسانه است.
بعد از برنامهریزی، حالا نوبت خرید رسانه است. خرید رسانه بعد دیگری است که توجه به آن، برای هر کسبوکار ضروری است. هدف از خرید رسانه، افزایش آگاهی از برند، محصولات و خدمات است.
برای موفقیت در خرید رسانه بهتر است به این نکته توجه داشته باشیم؛ خرید رسانه باید متناسب با اهداف، بودجه، نیاز و زمانبندی مشتری صورت بگیرد و بهترین کانال توزیع برای کمپینهای تبلیغاتی و فضای رسانهای مختص به او را فراهم کند.
در خرید رسانه و تبلیغات در رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، برخلاف رسانههای سنتی مانند تلویزیون، رادیو و مجلات، که شناسایی مخاطبان و ارائه تبلیغ مختص به آنها سخت است، با توجه به دادههای کاربران میتوانیم مخاطبانمان را تعیین کنیم و مشخصا برای همان دسته به تبلیغ بپردازیم. علاوهبر این، تعداد دفعات بازدید و کلیکهای انجام شده بر روی هر تبلیغ را میتوان ردیابی کرد و تا حدودی نرخ Lead Generation را تخمین زد. همچنین به ما کمک میکند تا بفهمیم بودجهای که برای پیدا کردن مخاطب هدفمان اختصاص دادهایم، چه نرخ بازگشت سرمایهای را به همراه دارد.
در آخر خرید و برنامهریزی رسانه باید کنار هم اتفاق بیفتند. بیتوجهی به هر کدام اهداف و نتایج موردنظرمان را محقق نمیکند. اگر به برنامهریزی و خرید رسانه نیاز دارید، میتوانید با آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان در تماس باشید.
نوشتن عناوین و تیترهای جذاب برای مقالات، خصوصاً در دیجیتال مارکتینگ، یکی از مهمترین بخشهای استراتژی تولید محتوا است، چرا که ممکن است اولین و تنها شانس شما برای جلب توجه مخاطب و ایجاد انگیزه در او باشد تا بر روی عنوان مقاله کلیک کند و مطلب را بخواند. عنوان یا تیتر، یکی از عوامل مهم برای تست نرخ تبدیل درصفحات فرود محسوب میشود. دو هدف مهم از تولید محتوا و نوشتن مقالات، افزایش ترافیک وبسایت و نرخ کلیک (CTR) است. وجود یک عنوان جذاب میتواند به عملکرد بهتر دکمههای فراخوان یا CTA کمک کند. این اهداف یادآور اهمیت دو چندان انتخاب یک عنوان مناسب و جذاب برای مقالات هستند.
قبل از نوشتن عناوین باید شناخت درستی از اهداف کسب و کار خود و پرسونای مخاطب داشته باشید تا بتوانید لحن عنوان و کلمات کلیدی را مطابق با آنچه مخاطبان بیشتر در گوگل دربارهی آن موضوع جست و جو میکنند، انتخاب کنید. سپس با توجه به محل انتشار مقاله، تعداد کاراکترهای بهینه برای عنوان را برآورد کنید.. برای انتخاب عنوان میتوانید از رقبا و سایر مقالات در زمینهی مرتبط، ایده بگیرید.
درست همانند فنون مذاکره، به کار بردن کلماتی مانند چگونه، چرا، چه کسی، کدام، کجا و… در تیترها، توجه مخاطب را به ما جلب میکند. این تیترها ساده اما تاثیرگذار هستند و به طور واضح به سوالات و نیازهای مخاطب پاسخ میدهند. مثلاً: کدام استراتژی دیجیتال کسب و کار مناسبتر است؟
لیستها از انواع قدیمی عناوین هستند. لیست به مخاطب این پیغام را میدهد که با خلاصهی یک مطلب حجیم مواجه شده است. خلاصهها همواره برای مردم جذاب و مفید هستند. مثلاً: نمونههای موفق هک رشد
مفهوم جایزه به معنای یک دستآورد هیجانانگیز و یا سودمند است. با این عناوین، حس کنجکاوی مخاطب را برانگیخته میکنید و او را به کلیک کردن روی عنوان وامیدارید تا در ازای آن به اطلاعات مفید دست پیدا کند. مثلاً: مزایای شگفتانگیز بازاریابی درونگرا یا Inbound Marketing
ذهن انسان محاسبهگر است، به همین جهت اعداد برای ما جذاب هستند. به علاوه، استفاده از اعداد در تیترها مطالعه را برای افراد آسانتر جلوه میدهد. حتی اگر مخاطب زمان یا حوصلهی خواندن کل مطلب را نداشته باشد، تصور میکند که حق انتخاب داشته و حداقل یکی از موارد ذکر شده در مقاله برایش مفید واقع خواهد شد، پس احتمال کلیک کردن روی تیتر بیشتر میشود. همچنین، استفاده از اعداد غیر رند برای مغز جذابتر است. مثلاً: 11 قدم برای تست A/B
استفاده از کلمات منطقی مانند دلایل، حقایق، باورها، ترفندها، اصول، تکنیکها، عقاید، ایدهها، رازها و… سبب میشود مطلب خاصتر و منطقیتر جلوه کند و اعتماد مخاطب بیشتر به این جلب میشود که این مطلب دقیقاً همان مطلبی است که او انتظارش را دارد. مثلاً: CTA چیست؟ نکات مهم برای طراحی CTA خوب
تیترهایی که احساسات مخاطب را برمیانگیزند، علاوه بر اینکه توجه مخاطب را به خود جلب میکنند، باعث میشوند وی تمایل بیشتری برای انتشار آنها در شبکههای اجتماعی داشته باشد.
تیتری بنویسید که حس اورژانسی بودن و فوریت را در مخاطب بیدار کند، به طوری که احساس کند اگر بلافاصله مطلب را نخواند، مطلب مهمی را از دست خواهد داد. مثلاً: 4موضوع مهمی که در سال 2018 در دنیای رسانههای اجتماعی شاهد آن هستیم!
تیتر را به گونهای انتخاب کنید که مخاطب احساس کند این مطلب را در جای دیگری پیدا نخواهد کرد. مثلاً: هر آنچه باید در مورد هویت برند، لحن برند و پرسونای برند بدانید.
اینگونه تیترها، احساس نیاز به دانستن مطالب جدید را در مخاطب برمیانگیزند. مثلاً: معرفی شاخصهای ارزیابی عملکرد در اینستاگرام
بهتر است اندازهی عنوان مقاله، هم برای موتورهای جست و جو مانند گوگل و هم برای انتشار در شبکههای اجتماعی، بهینه باشد. اندازه تیتر در صورت امکان باید از حدود 70 کاراکتر و یا 8 کلمه تجاوز نکند تا به صورت کامل در صفحهی نتایج جست و جو ظاهر شود. این در حالی است که کوتاه شدن عنوان آسیبی به مفهوم آن نرساند. مثلاً: بازاریابی عصبی چیست؟
عنوان باید کاملاً منعکس کنندهی منظور محتوا باشد. اگر مخاطب روی عنوان کلیک کند اما محتوا نامناسب یا بیربط باشد، تجربهی بدی از وبسایت شما خواهد داشت و دیگر به آن مراجعه نمیکند. مثلاً: روشهای لینک بیلدینگ
از کلمات کلیدی در عنوان استفاده کنید تا در نتایج جست و جو بهتر ظاهر شوند. بهتر است این کلیدواژهها در بخش ابتدای عنوانها قرار گیرند. مثلاً: وایرال مارکتینگ چیست؟
ساختار یک تیتر استاندارد از 3 بخش بیان مشکل، راه حل و پیشنهاد شما تشکیل شده است. مثلاً: نقش برندینگ در موفقیت کسب و کار.
اگر صاحب یک وبسایت تجاری هستید، انتخاب عناوین مناسب را جدی بگیرید. شما میتوانید همواره عناوین خود را بهینهسازی کنید. برای این منظور میتوانید از تست A/B استفاده کنید تا متوجه شوید کدام تیتر نرخ تبدیل بیشتری خواهد داشت. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان همواره آمادهی یاری رساندن به شما در زمینهی طراحی و توسعهی وبسایت و تولید محتوای وبسایت است.
منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان
با توجه به همگانی شدن استفاده از اینترنت و رشد دیجیتال مارکتینگ، روابط عمومی آنلاین یا Online Public Relationship به ورژن جدید روابط عمومی سنتی بدل شده است که هدفاش افزایش آگاهی از برند، تعامل با افراد، ارائه محتوا و انتقال پیام سازمان به وسیله رسانههای جدید به آنها است. البته تفاوت چشمگیری با روابط عمومی سنتی ندارد؛ چرا که هدف هر دو تاثیرگذاری بر افراد بهوسیله تولید محتوا و ارائه آن در قالبهای مختلف است. این تاثیر میتواند به صورت یک داستان در یک بلاگ، مجله و یا روزنامه باشد. تنها تفاوت روابط عمومی آنلاین و سنتی در کانالها است؛ کانالها ممکن است تغییر کنند اما نیاز برای روابط عمومی خوب یکسان باقیمانده است. در عصر بازاریابی دیجیتال، رسانههای سنتی مثل تلویزیون، روزنامه و رادیو، جای خود را به ابزارهای جدیدتری مثل شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنهای پیامرسان و وبسایتها دادهاند و این امکان را برای مخاطبان فراهم کردهاند تا همزمان چندین منبع اطلاعاتی را در دست داشته باشند، ارزیابی کنند و نظرات خود را ارائه دهند.
این نکته را باید به خاطر داشته باشیم که روابط عمومی با تبلیغات متفاوت است و طبق تحقیقات انجام شده اثربخشی روابط عمومی 7 برابر بیشتر از تبلیغات است؛ همچنیننرخ بازگشت سرمایه در روابط عمومی به نسبت تبلیغات بسیار بالاتر است.
روابط عمومی آنلاین اقتصادیترین راه برای
– ایجاد تصویری قوی از برند
– رسیدن به مخاطبان بیشتر
– افزایش آگاهی برند
– ایجاد تقاضا برای محصولات است.
روابط عمومی آنلاین یک تلاش برنامهریزی شده برای ایجاد و حفظ درک متقابل، تاثیرگذاری و تاثیرپذیری میان ما و مخاطبانمان است و این موقعیت را فراهم میکند تا به کمک تکنولوژیهای جدید با شرکا و مشتریان در ارتباط باشیم، به مخاطبانمان گوش بدهیم، مسائل مربوط به سازمانمان را بشناسیم و تعاملات را اندازهگیری کنیم. برای درک بهتر به صورت خلاصه دو نمونه از فعالیتهای روابط عمومی آنلاین را با هم مرور میکنیم:
خبر یا آگهیای است که در سایتهای خبری معتبر انتشار مییابد و هدفش افزایش آگاهی از برند ما است. این خبر به دلیل انتشار در سایتهای معتبر میتواند راحتتر اعتماد کاربران را جلب کند. هدف از انتشار این خبر در سایتهای مرتبط این است که از طریق لینک کردن سایت و محتوای ما باعث ایجاد لینکبیلدینگ میشود. لینکبیلدینگ این امکان را میدهد تا به جستجوی مخاطبمان در فضای اینترنت جهت بدهیم. رپورتاژ علاوه بر آگاهی از برند و لینکبیلدینگ باعث بهبود نتیجه موتورهای جستجو نیز میشود.
Marketing Buzz یکی از تکنیکهای وایرال مارکتینگ است که انگیزه و رضایت بازار هدف ما را افزایش میدهد تا پیام کسبوکارمان را به صورت داوطلبانه به اشتراک بگذارند. در Buzz Marketing معمولا از اینفلوئنسرها استفاده میشود تا علاوه بر پیام برند ما، تجربهشان را به صورت جذاب و قابل توجه برای دیگران بازگو کنند.
در روابط عمومی آنلاین به دیده شدن نیاز داریم؛ اینکه مخاطب در مورد ما با دیگران صحبت کند و ما را به اطرافیان خود پیشنهاد بدهد، به ما در به دستآوردن ترافیک بیشتر، هدایت Lead، عضوگیری و در نهایت داشتن مشتری وفادار کمک میکند. برای همین علاوه بر وبسایت و وبلاگ به دیگر رسانههای اجتماعی برای دستیابی به مخاطبان بیشتر ووایرال شدن محتوایمان و نیاز داریم. همچنین از این طریق این امکان را پیدا میکنیم تا همزمان از چندین رسانه برای انتقال پیاممان استفاده کنیم. در روابط عمومی آنلاین، همانند روابط عمومی سنتی باید، پیاممان صریح و محتوایی که ارائه میدهیم ارزشمند باشد و مخاطب دلیلی برای به اشتراک گذاشتن آن داشته باشد. همچنین باید از اغراق پرهیز کنیم؛ زیرا هدفمان تنها ارسال پیام و اطلاعرسانی است و با هدفی که در تبلیغات دنبال میکنیم، متفاوت است.
در روابط عمومی آنلاین باید استراتژیمان را تعیین کنیم؛ هدفمان چیست؟ مخاطبان ما چه کسانی هستند؟ ترجیح میدهند چه محتوایی را دنبال کنند؟
در نهایت باید مخاطبانمان را با توجه به رسانههای موجود دسته بندی کنیم؛ چرا که برای دستیابی به بخشهای متفاوتی از مخاطبانمان، نمیتوانیم تنها از یک رسانه استفاده کنیم.
علاوه بر فعالیتهایی که بالاتر به آنها اشاره کردیم، روابط عمومی آنلاین در ارائه درست تصویر برند و بازسازی آن هنگام درست شدن شایعهها، نقش بسیار مهمی را ایفا میکند؛ روابط عمومی آنلاین قدرت آن را دارد که بهوسیله رسانهها و ارتباطات قوی، نگاه مخاطب را در جهت مثبت، نسبت به برند تغییر بدهد.
روابط عمومی آنلاین، دنبالهای از تلاشهای بازاریابی درونگرا یا Inbound Marketing برای داشتن پیام مناسب، برای افراد مناسب است. کسبوکارها میتوانند از این طریق،Lead های منحصربهفردی را سمت قیف فروش هدایت کنند.
آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به دلیل داشتن دانش کافی نسبت به فضای رسانهها و ارتباط قوی با سلبریتیها و اینفلوئنسرها میتواند شما را برای موفقیت در زمینه روابط عمومی آنلاین و آفلاین، همراهی کند.
الگوریتم موتورهای جست و جو در رتبهبندی وبسایتها با گذشت زمان شکل پیچیدهتری به خود گرفتهاست. همچنین، نحوهی جستجوی افراد نیز از کلمات مختصر و رسمی به سمت عبارات کاملتر با لحن عامیانه تغییر شکل یافته است. به علاوه، موتورهای جست و جو نیز نتایج بسیار دقیقتری نسبت به آنچه کاربران میخواهند ارائه میکنند. دیگر بهینهسازی محتوای وبسایت و استفاده از کلمات کلیدی به تنهایی کافی نیست، بلکه معماری وبسایت بسیار مهم است. با توجه به روند این تحولات، مدل خوشهای تولید محتوا، معماری مناسبی برای وبسایتهاست. بنابراین، استراتژی تولید محتوا باید متناسب با این معماری تغییر کرده وتوسعه یابد.
همانگونه که در تصویر زیر مشاهده میکنید، در روش سنتی تولید محتوا، پیرامون هر موضوع، مقالات مختلفی به صورت جداگانه نوشته شده میشود. اضافه کردن محتوای زیاد اما از هم گسیخته به یک وبلاگ، حتی اگر حاوی کلمات کلیدی بسیاری باشد، یافتن و رتبهبندی آنها را توسط موتورهای جست و جو مشکلتر خواهد کرد. همچنین، طبقهبندی نامنظم مطالب در وبسایت، باعث سردرگمی مخاطبان شده و باعث میشود نتوانند به سرعت اطلاعات مورد نیاز خود را بیابند.
با استفاده از مدل خوشهای تولید محتوا یا Topic Clusters، عنوانها به طور منظم دسته بندی میشوند. افراد به راحتی مطالب مورد نیاز خود را در وبسایت شما مییابند و به مقالات مرتبط هدایت میشوند. مدل محتوای خوشهای از سه جزء Pillar Content، Cluster Content و هایپرلینک تشکیل شده است. در این مدل، یک موضوع را که میخواهید وبسایت شما به وسیله آن توسط گوگل دیده شود، به عنوان موضوع اصلی انتخاب کنید (Pillar Content)، با توجه به آن، مقالات مرتبطی نوشته (Cluster Content) و به موضوع اصلی لینک دهید (Hyperlink). برای این منظور، باید از روشهای لینک بیلدینگ داخلی استفاده کرده و مقالات مرتبط را به یکدیگر لینک کنید. پیادهسازی این مدل تولید محتوا، علاوه بر ایجاد یک تجربه کاربری خوب، سبب میشود مخاطبان به صفحات بیشتری از وبسایت هدایت شوند. در نتیجه گوگل به راحتی میتواند تعداد بیشتری از صفحات وبسایت شما را ایندکس کرده و رتبهی بالاتری به آنها اختصاص دهد.
پیلارپیج همان صفحهای از وبسایت است که خوشهها(Cluster Contents) در آن قرار میگیرند و مانند نقشهی راه، اطلاعات کلی دربارهی یک عنوان جامع در آن وجود دارد. پیلارپیجها غالباً از یک مقالهی عادی طولانیتر هستند، چرا که تمام جنبههای مختلف یک موضوع را دربرمیگیرند، با این تفاوت که به شرح جزئیات آن نمیپردازند.
هر کدام از خوشههای محتوا، یکی از کلیدواژههای مرتبط با آن موضوع را به طور کامل و با جزییات بیشتر شرح میدهد. تمام خوشهها به این صفحهی جامع لینک میشوند. یکی از نکات مثبت در مورد پیلارپیج این است که مخاطب با ورود به آن، به منبع جامعی از اطلاعات مورد نیاز خود دسترسی پیدا میکند و سپس تصمیم میگیرد کدام یک از جنبههای موضوع را با جزییات بیشتری مطالعه کند. به همین جهت، میتوان گفت پیلارپیج سبب افزایش ترافیک وبسایت شده و پتانسیل بسیار زیادی جهت قرار گرفتن در جایگاههای بالا در موتورهای جستجو دارد. بنابراین، ساخت پیلارپیج قدم مثبتی در جهت بهینهسازی موتورهای جست و جو و در نهایت تولید لید است.
اولین گام جهت ایجاد پیلارپیج، این است که تمرکز فکری خود را از کلیدواژهها به سمت عنوانهایی تغییر دهید که میخواهید رتبهی بالایی در نتایج جست و جوی گوگل کسب کنند. سپس، عناوین مقالات مرتبط با این موضوعات را انتخاب کنید. عنوان پیلارپیج باید تا حد کافی جامع و قابل بسط باشد. پیلارپیج باید تا حد ممکن، بیشتر سوالات مخاطب را در مورد یک موضوع خاص پاسخ دهد. همین موضوع باعث افزایش کلیک روی صفحات مختلف وبسایت شده و نرخ تبدیل کلیک بالا میرود.
برای انتخاب موضوعات میتوانید در مورد چالشها و علایق مخاطبان خود اطلاعات کسب کنید. فراموش نکنید این افراد هستند که با وارد کردن کلیدواژههای مورد نظر خود جست و جو میکنند، بنابراین باید تلاش کنید تا پرکاربردترین کیدواژهها، عبارات و موضوعاتی که توسط کاربران جست و جو شدهاند را بیابید. در حقیقت میتوان گفت شناخت پرسونای مخاطب، منبع بسیار خوبی از ایدهها برای تولید محتوای یک پیلارپیج است. در نهایت، ایدههای به دست آمده باید از نظر همراستا بودن با اهداف و استراتژیهای بلندمدت سازمان، بررسی شده و مناسبترین آنها انتخاب شوند.