15 اشتباهی که نباید در یک وب‌سایت تجارت الکترونیک انجام دهید!

بسیاری از کسب و کارها وب‌سایت تجارت الکترونیکی خود را راه‌اندازی کرده‌اند، اما در افزایش بازدید وب‌سایت و بهینه‌سازی نرخ تبدیل موفق نیستند. برای راه‌اندازی یک وب‌سایت تجارت الکترونیک موفق، باید از اشتباهات زیر پرهیز کنید.

1. نداشتن صفحه”درباره ما” مناسب

مشتریان شما مایل‌اند به طور کامل شما را بشناسند تا بتوانند بنا بر حسن سابقه‌‌تان با شما تعامل کنند. نداشتن صفحه “درباره ما” که اطلاعات دقیق و کاملی درباره شما و تجارت‌تان به مشتریان بدهد، در بازدید وب‌سایت و نرخ تبدیل شما اثری منفی دارد.

2. عدم تمرکز بر استراتژی‌های سئو

وب‌سایت شما بدون به کارگیری تکنیک‌های بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO) در نتایج اولیه گوگل ظاهر نخواهد شد و در اثر دیده نشدن، مشتریان بالقوه بسیاری را از دست خواهید داد.

3. ‌‌جدی نگرفتن اهمیت بازاریابی محتوا

محتوای مفید و ارزشمند، یکی از عوامل مهمی است که توجه بازدیدکنندگان وب‌سایت را به خود جلب کرده و آن‌ها را به خرید ترغیب می‌کند. به خصوص، تولید محتوای باکیفیت، مرتبط و به‌روز در مورد وب‌سایت‌های تجارت الکترونیک از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

4.توجه نکردن به طراحی واکنش‌گرا

در سال‌های اخیر بسیاری از وب‌سایت‎‌ها به دلیل نداشتن طراحی واکنش‌گرا، جایگاه عالی خود را در نتایج جستجو از دست داده‌اند. این در حالی است که کاربران بسیاری تمایل دارند از موبایل خود وارد وب‌سایت‌های مختلف شوند. در صورت نداشتن طراحی واکنش‌گرا نسبت به سایر دستگاه‌ها مانند موبایل، تجربه کاربری خوبی خلق نخواهید کرد و مشتریان بسیاری را از دست خواهید داد.

5. سرعت بارگزاری پایین

سرعت پایین بارگذاری وب‌سایت یکی از عواملی است که سبب می‌شود مشتریان دیگر به شما مراجعه نکنند.

6. استفاده نکردن از هویت بصری یکپارچه

استفاده از المان‌های بصری یکپارچه و متناسب با برند در وب‌سایت، یکی از عوامل منعکس کننده‌ی هویت برند شماست. برای مثال، استفاده از رنگ‌ها و لوگوی برند، سبب می‌شود مشتریان به راحتی برند شما را به یاد آورده و به خاطر بسپارند.

7. عدم تمرکز محصولات

داشتن تمرکز بر گروه مشخصی از محصولات مخصوصا در ابتدای فعالیت یک وب‌سایت تجارت الکترونیکی، باعث می‌شود عملکرد وب‌سایت شما تخصصی‌تر باشد.

8. عدم توجه به نیازهای مخاطبان

اهمیت به نیازها و خواسته‌های مشتریان و برآورده کردن آن‌ها، مهم‌ترین عامل تولید Lead و وفادار کردن مشتریان یک وب‌سایت تجارت الکترونیک است. به همین منظور باید در تحقیقات بازار، پرسونای مخاطب را به درستی شناسایی کنید.

9. برگزاری مسابقات بدون استراتژی صحیح

برگزار کردن مسابقات دیجیتال یکی از راه‌های موفقیت آمیز است که به رضایت مشتریان، آگاهی از برند، افزایش بازدید وب‌سایت، افزایش نرخ تبدیل و در نهایت افزایش نرخ بازگشت سرمایه منجر می‌شود. نکته مهم این است که برگزاری این مسابقات باید هم‌راستا با استراتژی‌های دیجیتال مارکتینگ و کمپین بازاریابی دیجیتال برند شما باشد.

10. استفاده نکردن از اینفلوئنسر مارکتینگ

به کمک اینفلوئنسر مارکتینگ می‌توانید آگاهی از برند خود را افزایش داده و با هزینه‌ی نه چندان زیاد، ترافیک بسیاری را به سوی وب‌سایت خود هدایت کنید. نکته مهم این است که از اینفلوئنسرهای مرتبط با صنعت و دارای اعتبار نزد جامعه هدف خود استفاده کنید.

11. داشتن شبکه توزیع ضعیف و پرهزینه

شبکه توزیع قدرتمند و کارآمد، یکی از مهم‌ترین نقاط قوت یک وب‌سایت تجارت الکترونیک است. در صورتی که شبکه توزیع شما تاخیر زیادی داشته یا هزینه بالایی را به کاربران تحمیل کند، تجارت شما قادر به رقابت با کسب و کارهای مشابه نخواهد بود.

12. استفاده از روش‌های سنتی بازاریابی

عدم تطبیق با تکنولوژی روز و استفاده نکردن از روش‌های نوین بازاریابی مانند دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی درون‌گرا آسیب زیادی به کسب و کار آنلاین شما وارد خواهد کرد.

13. نداشتن توضیح مناسب برای جزییات محصول

بدون وجود اطلاعات دقیق،کامل، معتبر و به‌روزرسانی شده از محصول و همچنین عکس‌های باکیفیت واقعی، کاربران به وب‌سایت شما  اعتماد نکرده و تمایل زیادی به خریدن محولات از خود نشان نمی‌دهند.

14. انتخاب نام دامنه نامناسب

انتخاب نام پیچیده و طولانی برای دامنه سبب می‌شود کاربران به سختی آن را به یاد بسپارند. در صورتی که نام دامنه جذاب، مرتبط و به ید ماندنی باشد، مشتریان شما با احتمال بالاتری به وب‌سایت شما بازمی‌گردند.

15. ایجاد نکردن تجربه کاربری خوب

طراحی تجربه کاربری به معنای طراحی یک تجربه ایده‌آل برای کاربران، هنگام استفاده از یک محصول یا خدمت است. ایجاد تجربه کاربری خوب برای مشتریان یک وب‌سایت تجارت الکترونیک و به عبارتی دیگر، طراحی یک وب‌سایت کاربرپسند موجب جلب رضایت آنان و تمایل برای خرید مجدد خواهد شد. این در حالی است که در صورت نارضایتی و ایجاد نشدن تجربه کاربری موفق، مخاطبان تمایل کمتری برای بازگشت به وب‌سایت شما و توصیه آن به دیگران خواهند داشت.

 

برای دریافت مشاوره در زمینه‌ی تدوین استراتژی تجارت الکترونیک، انجام تحقیقات بازار، دیجیتال برندینگ و طراحی وب‌سایت تجارت الکترونیک خود به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان مراجعه کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

6 راه افزایش وفاداری به برند از طریق تجارت موبایلی (M-Commerce)

تجارت همراه یا تجارت موبایلی (Mobile Commerce) در واقع نوعی از تجارت الکترونیک یا e-commerce است که در بستر تلفن‌های همراه صورت می‌گیرد. استفاده از تلفن‌های همراه هوشمند بسیار افزایش یافته و همه روزه افراد بسیاری مایلند تراکنش‌های مالی و خرید خود را به صورت آنلاین و از طریق موبایل خود انجام ‌دهند زیرا موبایل همیشه در دسترس است و بدون ایجاد محدودیت مکانی و زمانی، باعث سرعت بخشیدن و تسهیل کارهای روزانه و حتی برطرف کردن نیازهای غیرمنتظره در افراد می‌شود.
کسب و کارها و برندها باید از این بستر دیجیتال مانند یک فرصت طلایی برای رشد کسب و کار و تحقق اهدافی مانند افزایش نرخ تبدیل، افزایش فروش و در نهایت وفادار کردن مشتریان خود استفاده کنند. در ادامه این بلاگ قصد داریم شما را با 6 راه افزایش وفاداری به برند از طریق تجارت موبایلی (M-Commerce) آشنا سازیم.

1. تجربه‌ای ساده و راحت برای مشتریان فراهم کنید.

کار کردن با تلفن‌های همراه همیشه در ذهن افراد، سرعت و سادگی در انجام کارها را تداعی می‌کند.
مشتریان شما نیز انتظار دارند به کمک موبایل خود بتوانند راحت‌تر و ساده‌تر از دیگر روش‌ها، با برند مورد علاقه خود در تعامل باشند یا محصول یا خدمت مورد نظر خود را به صورت آنلاین خریداری و دریافت کنند. بنابراین اگر بتوانید یک تجربه کاربری رضایت بخش را برای مشتریان خود فراهم کنید، آن‌ها تمایل کمتری به استفاده از دیگر اپلیکیشن‌ها و برندهای رقیب از خود نشان می‌دهند و شانس این را دارید که این افراد را به مشتری وفادار خود تبدیل کنید.

2. مشتریان باید به سرعت ارزش واقعی برند شما را دریابند.

اگر مشتری به سرعت سیگنالی از سمت برند شما برای وفاداری دریافت نکند، دیگر به شما وفادار نخواهد شد و به سراغ رقبا خواهد رفت. بنابراین تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های وفاداری مشتری بسیار ضروری است. همچنین نباید مشتری را منتظر نگه دارید، بلکه از همان ابتدا برنامه‌های کلی خود را در رابطه با مشتریان وفادار به آن‌ها اعلام کرده و مزایای وفاداری به برند را به طور کامل و واضح برای‌شان شرح دهید، در غیر این‌صورت داشتن کارت وفاداری به تنهایی برای مشتریان، تاثیر و مفهومی نخواهد داشت.

3. تجارت موبایلی یک انتخاب نیست، یک باید است!

امروزه m-Commerce برای وفادار کردن مشتریان یک برند، ضروری است. تحقیقات نشان می‌دهند بسیاری از افراد حتی در اولین تجربه خود در استفاده از محصولات یا خدمات یک برند، از موبایل‌های خود جهت رزرو یا خریداری محصولات و خدمات استفاده کرده‌اند.
در حقیقت، صرف داشتن اپلیکیشن موبایل کافی نیست. بلکه کل مراحل سفر مشتری باید به صورت یکپارچه مدیریت شود تا بتوانید با استفاده از بستر موبایل، تجربه مشتری از تعامل با برندتان را بهبود دهید. برای این کار باید از روش‌های متفاوتی مانند در نظر گرفتن امتیازات، تخفیفات ویژه و برگزاری قرعه‌کشی‌ها مخصوص کاربران اپلیکیشن‌های موبایل در نظر بگیرید.

4. از کلان داده‌ها برای درگیرکردن احساسات مشتری و تعامل بیشتر استفاده کنید.

استفاده از کلان‌داده‌ها به صورت هدفمند بسیار ارزشمند است. برای مثال از این اطلاعات می‌توان برای تولید محتوای شخصی‌سازی شده استفاده کرد، چرا که ارسال پیام‌های عمومی و اتوماتیک که با پرسونای مخاطب و هویت برند متناقض است، اثربخش نخواهد بود.
همچنین، داشتن دیتابیس قوی دلیلی کافی برای داشتن مشتریان وفادار نیست. آنچه به وفاداری مشتریان کمک می‌کند، مواجه کردن آنان با تجربه‌ی استفاده از محصولات یا خدمات برندیست که به مشتریان خود اهمیت می‌دهد و به صورت مستمر آن‌ها را به مشارکت و تعامل دعوت می‌کند.
برای مثال یک رستوران می‌تواند تخفیفات وفاداری خود را به گروه‌های متفاوت مشتریان خود مانند خانواده‌ها، دانشجویان، دانش‌آموزان و … با درصد‌های مختلف اختصاص دهد. همچنین این تخفیفات می‌تواند به صورت پله‌ای بسته به میزان سفارش آنلاین آن‌ها از اپلیکیشن موبایل به آنان ارائه شود. به این صورت این رستوران توانسته با اهرم کردن کلان داده‌‌ها، به صورت شخصی‌تر با مشتریان ارتباط برقرار کند.

5. داستان برند خود را از طریق موبایل به گوش مخاطبان برسانید.

درگیر کردن احساسات مخاطب و ارائه‌ی آنچه آن‌ها دوستش دارند، یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد وفاداری به برند است.
داستان برند، منعکس کننده‌ی تاریخچه، اهداف، ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌های آن کسب و کار است. داستان هر برند باید با مخاطبان متناسب باشد تا بتواند احساسات آنان را برانگیزد. تجارت موبایلی یا m-commerce باید در راستای رساندن داستان برند به گوش مخاطبان گام بردارد. به عبارتی دیگر، مشتریان باید از طریق موبایل خود، با داستان برند شما آشنا شوند. برای مثال، اگر ارائه خدمات باکیفیت با یهترین قیمت، یکی از ارزش‌های سازمان شماست اما در خدمات تجارت موبایلی خود تجربه‌ای محدود، بالاتر از قیمت و با خدمات ناقص ارائه کنید، با احتمال بالا مشتریان خود را از دست خواهید داد.

6. با مخاطبان خود تعامل برقرار کنید.

مشتریان نیاز دارند تا سفر شخصی خود را با برند شما تجربه کنند. برندها باید به صورت فعال با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و به آن‌ها فقط به دید یک مشتری نگاه نکنند. یک برند موفق به سوالات مشتریان خود پاسخ می‌دهد، به بازخوردهای آنان توجه کرده و حتی در شبکه‌های اجتماعی با آن‌ها تعامل برقرار می‌کند تا تجربه‌ای کامل و موفق را برای‌شان رقم زده و آن‌ها را به برند خود وفادار سازند.
آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ و همچنین ارائه مشاوره در زمینه‌ی تجارت موبایلی، کسب و کار شما را در رساندن صدای برندتان به گوش مخاطبان‌ و همچنین وفادارسازی آن‌ها نسبت به برند یاری می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

6 راه افزایش وفاداری به برند از طریق تجارت موبایلی (M-Commerce)

تجارت همراه یا تجارت موبایلی (Mobile Commerce) در واقع نوعی از تجارت الکترونیک یا e-commerce است که در بستر تلفن‌های همراه صورت می‌گیرد. استفاده از تلفن‌های همراه هوشمند بسیار افزایش یافته و همه روزه افراد بسیاری مایلند تراکنش‌های مالی و خرید خود را به صورت آنلاین و از طریق موبایل خود انجام ‌دهند زیرا موبایل همیشه در دسترس است و بدون ایجاد محدودیت مکانی و زمانی، باعث سرعت بخشیدن و تسهیل کارهای روزانه و حتی برطرف کردن نیازهای غیرمنتظره در افراد می‌شود.
کسب و کارها و برندها باید از این بستر دیجیتال مانند یک فرصت طلایی برای رشد کسب و کار و تحقق اهدافی مانند افزایش نرخ تبدیل، افزایش فروش و در نهایت وفادار کردن مشتریان خود استفاده کنند. در ادامه این بلاگ قصد داریم شما را با 6 راه افزایش وفاداری به برند از طریق تجارت موبایلی (M-Commerce) آشنا سازیم.

1. تجربه‌ای ساده و راحت برای مشتریان فراهم کنید.

کار کردن با تلفن‌های همراه همیشه در ذهن افراد، سرعت و سادگی در انجام کارها را تداعی می‌کند.
مشتریان شما نیز انتظار دارند به کمک موبایل خود بتوانند راحت‌تر و ساده‌تر از دیگر روش‌ها، با برند مورد علاقه خود در تعامل باشند یا محصول یا خدمت مورد نظر خود را به صورت آنلاین خریداری و دریافت کنند. بنابراین اگر بتوانید یک تجربه کاربری رضایت بخش را برای مشتریان خود فراهم کنید، آن‌ها تمایل کمتری به استفاده از دیگر اپلیکیشن‌ها و برندهای رقیب از خود نشان می‌دهند و شانس این را دارید که این افراد را به مشتری وفادار خود تبدیل کنید.

2. مشتریان باید به سرعت ارزش واقعی برند شما را دریابند.

اگر مشتری به سرعت سیگنالی از سمت برند شما برای وفاداری دریافت نکند، دیگر به شما وفادار نخواهد شد و به سراغ رقبا خواهد رفت. بنابراین تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های وفاداری مشتری بسیار ضروری است. همچنین نباید مشتری را منتظر نگه دارید، بلکه از همان ابتدا برنامه‌های کلی خود را در رابطه با مشتریان وفادار به آن‌ها اعلام کرده و مزایای وفاداری به برند را به طور کامل و واضح برای‌شان شرح دهید، در غیر این‌صورت داشتن کارت وفاداری به تنهایی برای مشتریان، تاثیر و مفهومی نخواهد داشت.

3. تجارت موبایلی یک انتخاب نیست، یک باید است!

امروزه m-Commerce برای وفادار کردن مشتریان یک برند، ضروری است. تحقیقات نشان می‌دهند بسیاری از افراد حتی در اولین تجربه خود در استفاده از محصولات یا خدمات یک برند، از موبایل‌های خود جهت رزرو یا خریداری محصولات و خدمات استفاده کرده‌اند.
در حقیقت، صرف داشتن اپلیکیشن موبایل کافی نیست. بلکه کل مراحل سفر مشتری باید به صورت یکپارچه مدیریت شود تا بتوانید با استفاده از بستر موبایل، تجربه مشتری از تعامل با برندتان را بهبود دهید. برای این کار باید از روش‌های متفاوتی مانند در نظر گرفتن امتیازات، تخفیفات ویژه و برگزاری قرعه‌کشی‌ها مخصوص کاربران اپلیکیشن‌های موبایل در نظر بگیرید.

4. از کلان داده‌ها برای درگیرکردن احساسات مشتری و تعامل بیشتر استفاده کنید.

استفاده از کلان‌داده‌ها به صورت هدفمند بسیار ارزشمند است. برای مثال از این اطلاعات می‌توان برای تولید محتوای شخصی‌سازی شده استفاده کرد، چرا که ارسال پیام‌های عمومی و اتوماتیک که با پرسونای مخاطب و هویت برند متناقض است، اثربخش نخواهد بود.
همچنین، داشتن دیتابیس قوی دلیلی کافی برای داشتن مشتریان وفادار نیست. آنچه به وفاداری مشتریان کمک می‌کند، مواجه کردن آنان با تجربه‌ی استفاده از محصولات یا خدمات برندیست که به مشتریان خود اهمیت می‌دهد و به صورت مستمر آن‌ها را به مشارکت و تعامل دعوت می‌کند.
برای مثال یک رستوران می‌تواند تخفیفات وفاداری خود را به گروه‌های متفاوت مشتریان خود مانند خانواده‌ها، دانشجویان، دانش‌آموزان و … با درصد‌های مختلف اختصاص دهد. همچنین این تخفیفات می‌تواند به صورت پله‌ای بسته به میزان سفارش آنلاین آن‌ها از اپلیکیشن موبایل به آنان ارائه شود. به این صورت این رستوران توانسته با اهرم کردن کلان داده‌‌ها، به صورت شخصی‌تر با مشتریان ارتباط برقرار کند.

5. داستان برند خود را از طریق موبایل به گوش مخاطبان برسانید.

درگیر کردن احساسات مخاطب و ارائه‌ی آنچه آن‌ها دوستش دارند، یکی از مهم‌ترین عوامل در ایجاد وفاداری به برند است.
داستان برند، منعکس کننده‌ی تاریخچه، اهداف، ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌های آن کسب و کار است. داستان هر برند باید با مخاطبان متناسب باشد تا بتواند احساسات آنان را برانگیزد. تجارت موبایلی یا m-commerce باید در راستای رساندن داستان برند به گوش مخاطبان گام بردارد. به عبارتی دیگر، مشتریان باید از طریق موبایل خود، با داستان برند شما آشنا شوند. برای مثال، اگر ارائه خدمات باکیفیت با یهترین قیمت، یکی از ارزش‌های سازمان شماست اما در خدمات تجارت موبایلی خود تجربه‌ای محدود، بالاتر از قیمت و با خدمات ناقص ارائه کنید، با احتمال بالا مشتریان خود را از دست خواهید داد.

6. با مخاطبان خود تعامل برقرار کنید.

مشتریان نیاز دارند تا سفر شخصی خود را با برند شما تجربه کنند. برندها باید به صورت فعال با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و به آن‌ها فقط به دید یک مشتری نگاه نکنند. یک برند موفق به سوالات مشتریان خود پاسخ می‌دهد، به بازخوردهای آنان توجه کرده و حتی در شبکه‌های اجتماعی با آن‌ها تعامل برقرار می‌کند تا تجربه‌ای کامل و موفق را برای‌شان رقم زده و آن‌ها را به برند خود وفادار سازند.
آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ و همچنین ارائه مشاوره در زمینه‌ی تجارت موبایلی، کسب و کار شما را در رساندن صدای برندتان به گوش مخاطبان‌ و همچنین وفادارسازی آن‌ها نسبت به برند یاری می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

10 ویژگی یک کمپین تبلیغاتی موفق

حتما به عنوان صاحب یک کسب و کار یا مدیر برندینگ هنگام اجرای یک کمپین تبلیغاتی، سوالاتی ذهن شما را درگیر کرده و برای‌تان پیش آمده که بخواهید شبهات را برطرف کنید، مطمئن شوید هیچ موردی از قلم نیفتاده، تا به این لحظه چه میزان از اهداف‌تان محقق شده و آیا در مسیر درستی قرار گرفته‌اید؟

برای یافتن پاسخ این سوالات و اطمینان از دست‌یابی به موفقیت در تبلیغات، لازم است این 10 نکته را به عنوان شاخص ارزیابی کیفیت تبلیغات خود در نظر داشته باشید.

1.ایجاد و نشان دادن تمایز

تمام برندهای موفق، یک مزیت رقابتی یا ویژگی بارز دارند که آن برند را از رقبا متمایز و متفاوت می‌کند. یک تبلیغ خوب باید این خصوصیت متمایز را در ذهن مخاطبان برجسته کرده و آن را تثبیت کند.

2. تمرکز  

داشتن یک هدف واحد و متمرکز در اجرای کمپین‌های تبلیغاتی بسیار ضروری است. برای رسیدن به این هدف، باید استراتژی تبلیغات و پیام آن نیز با رسانه‌ها و ایده‌هایی که برای ایجاد تعامل با مخاطبان انتخاب می‌شود، هم‌راستا باشند و بر یک هدف مشخص متمرکز شوند.

3. جلوگیری از پیچیدگی پیام

ارتباطات در صنعت تبلیغات، در واقع آن چیزی است که شنیده می‌شود نه آنچه گفته می‌شود! برای درک بهتر این جمله، بهتر است مثالی بزنیم. بسیاری از صاحبان کسب و کار قصد دارند در یک تبلیغ چندین نکته را بگنجانند و پیام‌های زیادی را به گوش مخاطب برسانند، اما آنچه مخاطب می‌شنود، چندین پیام به هم ریخته است که در نهایت در ذهنش تثبیت نشده و آن تبلیغ اثربخشی خود را از دست می‌دهد. بنابراین همواره باید پیام اصلی خود را فریاد بزنید. اگر نمی‌توانید یک پیام واحد را بدون هرگونه پیچیدگی به مخاطب انتقال دهید، بنابراین ایده‌ی تبلیغاتی شما بسیار پیچیده بوده و مخاطب را سردرگم خواهد کرد.

4. ارائه ایده جذاب

داشتن ایده‌های جذاب تبلیغاتی نه تنها موفقیت شما را تا حد زیادی تضمین می‌کند، بلکه به ثبات رویه شما کمک می‌کند. چرا که رفته رفته وادار می‌شوید تفکرات استراتژیک و دیگر فعالیت‌های خود مانند استراتژی‌های برندینگ و بازاریابی، توسعه برند، تدوین استراتژی دیجیتال مارکتینگ در زمینه‌های مختلفی مانند بازاریابی شبکه‌های اجتماعی،برنامه‌ریزی یا خرید رسانه، طراحی وب‌سایت، بهینه‌سازی موتورهای جستجو و … را با این ایده‌ی بزرگ همسو کنید. در نتیجه مخاطبان شما ساده‌تر با این ایده‌ی خلاقانه ارتباط برقرار می‌کنند.

5. ایجاد تعامل

مخاطبان شما روزانه در معرض آگهی‌های تبلیغاتی بسیاری قرار می‌گیرند. در مرحله اول مهم این است که کدام تبلیغ توجه آن‌ها را بیشتر به خود جلب می‌کند، زیرا در غیر این صورت حتی نام برند شما را به خاطر نخواهند آورد! در مرحله بعدی، یک آگهی تبلیغاتی باید به گونه‌ای طراحی شود که مخاطب را به تعامل واداشته و به انجام عمل مورد نظر شما ترغیب کند. توضیح این موضوع در مورد تبلیغات دیجیتال واضح‌تر است. به عنوان مثال، یک آگهی تبلیغاتی موفق در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند توجه مخاطبان بسیاری را جلب کرده و آن‌ها را به نوشتن نظرات، بازنشر مطالب، شرکت در مسابقات دیجیتال و تعامل با دیگر مشتریان ترغیب کند. یا یک لندینگ پیج با CTA جذاب در هدایت کاربران به سمت انجام عمل مورد نظر شما تاثیر بسیاری دارد.

6. جنبه‌های بصری قوی و جذاب

توجه مغز انسان ناخوداگاه به سمت عکس‌ها، ویدیو‌ها، رنگ‌ها و به طور کلی ویژگی‌های بصری یک تبلیغ جلب می‌شود. بنابراین نباید از اهمیت طراحی بهینه‌ی ویژگی‌های بصری یک آگهی تبلیغاتی غافل شوید تا بتوانید از این طریق نام برند خود را در ذهن مخاطبان ثثبیت کنید و نرخ تبدیل را افزایش دهید. فراموش نکنید این ویژگی‌ها باید منعکس کننده‌ی ویژگی‌های بصری برند بوده و با هویت آن هم‌راستا باشند.

7. تمرکز بر ارائه راه حل به مشتریان

به فکر فروش راه حل باشید، نه محصول! یکی از دلایل اصلی که مشتریان حاضر به استفاده از خدمات یا محصولات برند شما هستند، این است که نیاز، چالش یا مشکل خود را از این طریق حل کنند. بنابراین هدف یک تبلیغ خوب نباید بر محصول متمرکز شود، بلکه باید به مخاطب نشان دهد برند شما به فکر ارائه راه حل برای مشکلات آن‌هاست و به خواسته‌های مشتریان خود اهمیت بسیاری می‌دهد.

8. خلق ایده‌های مرتبط با مشتریان

یک برند باید بداند کدام ایده را به کدام مشتریان ارائه می‌کند. شناخت صحیح از پرسونای مخاطب به شما کمک می‌کند تا همواره در راستای نیازها و سلایق مشتریان گام بردارید و محصولات، خدمات و ایده‌های خلاقانه و در عین حال مرتبط را با هر پرسونا ارائه دهید.

9. تغییر دیدگاه مشتری

یکی از اهداف برگذاری کمپین‌های تبلیغاتی، جهت دادن به دیدگاه مشتریان نسبت به هویت برند شماست. ممکن است گاهی این دیدگاه حقیقت نداشته باشد، اما لازم است بدانید در بسیاری از موارد مخاطبان شما بر اساس همین دیدگاه و ادراک خود از برند، تصمیم می‌گیرند که با آن تعامل کنند و حتی به مشتری وفادار شما تبدیل شوند. بنابراین جهت دادن صحیح به این بینش و قرار دادن مخاطبان در وضعیتی که احساس کنند تنها چاره‌ی مشکل‌شان نزد برند شماست، کاری بسیار مهم است.

10. بازگویی داستان برند

از داستان برند خود صحبت کنید. پشت سر نام هر برند، داستانی نهفته که منعکس کننده‌ی تاریخچه، ماموریت، چشم‌انداز و ارزش‌های آن کسب و کار است. داستان هر برند باید با مخاطبان متناسب بوده و به‌گونه‌ای متفاوت از متون تبلیغاتی، احساسات آنان را درگیر کند. یک داستان برند خلاقانه و واقعی، به سرعت اعتماد مخاطبان را جلب کرده و پتانسیل بالایی برای وایرال شدن دارد.

برای اجرای کمپین‌های خلاقانه بازاریابی دیجیتال با یک استراتژی قدرتمند، در مسیری مطمئن و متناسب با کسب و کار خود، با آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان همراه باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

معرفی 7 عنصر تفکر استراتژیک

ممکن است عبارت “تفکر استراتژیک” به اندازه‌ی عباراتی مانند برنامه‌ریزی استراتژیک، تدوین استراتژی، راهکارهای استراتژیک و … به گوش نخورد. معمولاً بسیاری افراد به‌خصوص مدیران و صاحبان کسب و کار، بر این باورند که با تفکر استراتژیک آشنا هستند و همواره از این روش استفاده می‌کنند. اما حقیقت ماجرا این‌طور نیست! به زبان ساده، تفکر استراتژیک، شیوه‌ای بهتر و منسجم‌تر را در مورد نحوه‌ی فکر کردن به ما می‌آموزد.
این مطلب نه تنها برای مدیران و صاحبان کسب و کار، بلکه برای تمام افرادی که مایلند چارچوبی اصولی را در مورد نحوه نگرش خود به مسائل و دنیای پیرامون بیاموزند تا بتوانند با وجود تمام محدودیت‌ها، در بهینه‌ترین حالت مسائل را مدیریت کنند، مناسب است.
یک متفکر استراتژیک، سوالات را از پیش حدس می‌زند و گزینه‌های مختلفی را به عنوان راه حل موضوعات در نظر می‌گیرد. اگرچه تفکر استراتژیک ممکن است کمی زمان‌بر باشد و از چابکی سازمان بکاهد، اما یک مدیر خوب باید بتواند میان تصمیمات لحظه‌ای و تفکرات استراتژیک تعادل برقرار کند. در ادامه به معرفی ۷ عنصر تفکر استراتژیک موفق خواهیم پرداخت.

1. تعیین چشم‌انداز

اگر ندانید قرار است دقیقا به کجا برسید، هرگز موفق نخواهید شد. اولین گام در تفکر استراتژیک، تعیین دورنمایی از مسیر، همراه با اهداف تعریف شده است. این چشم‌اندازباید به گونه‌ای باشد که به شما برای ادامه دادن مسیر انگیزه دهد و اندکی شما را هنگام خارج شدن از مسیر، نگران کند. تعیین چشم انداز مانند چالشی است که شما را به تفکر درازمدت و پیش‌بینی موقعیت شما در آینده وا‌می‌دارد.

2. تمرکز

در این‌ مرحله لازم است منابع محدود خود را با اهداف استراتژیکی که از پیش تعیین کرده‌اید، هم‌راستا کنید. این عوامل محدود کننده می‌توانند محدودیت‌های زمانی، اقتصادی، روابط بیرون سازمانی، محیط صنعت، رقبا و … باشند. از طرفی همواره گزینه‌های متعددی به عنوان راهکار پیش رو دارید. اما بهترین استراتژی در این مرحله تمرکز است تا انتخاب‌ها را محدود کرده و بتوانید منابع خود را به بهترین شکل به راهکارهایی که با محدودیت‌ها متناسب اند، اختصاص دهید. انتخاب این استراتژی سبب افزایشنرخ بازگشت سرمایه (ROI)، افزایش راندمان منابع انسانی، افزایش شهرت و آگاهی از برند و ایجاد مزیت رقابتی متمایز خواهد شد.

3. فرصت

فرصت‌ها در واقع همان اتفاقات یا تعییراتی هستند که پتانسیل رشد، توسعه کسب و کار و ورود به بخش‌های جدیدی از بازار را برای شما فراهم می‌کنند. این فرصت‌ها می‌توانند در اثر عواملی مانند رفتار کاربران، تغییرات تکنولوژی و ترند بازار و عملکرد رقبای شما پدید آیند. به کمک تفکر استراتژیک می‌توان با ارزیابی وضعیت کنونی بازار، فرصت‌های موجود و پیش‌رو را شناسایی کرده و از این شرایط به سود کسب و کار خود استفاده کنید.

4. سرعت عمل

داشتن سرعت عمل و شناسایی فرصت‌ها در زمان و مکان صحیح، بسیار مهم است. چرا که در غیراین‌صورت رقبا زودتر دست به کار شده و از فرصت‌های موجود به نفع خود استفاده می‌کنند. کسب و کاری برنده است که پیشتاز باشد و بتواند به سرعت از قابلیت‌ها و توانایی‌های خود در راستای بهره‌گیری از این فرصت‌ها استفاده کند.

5. پیشرفت‌های غیر منتظره اولیه

یک استراتژی هوشمندانه و موفق، از همان ابتدا تغییراتی در جایگاه کسب و کار در بازار رقابتی پدید می‌آورد. بسیاری از افراد ممکن است به این پیشرفت‌ها و موفقیت‌های کوچک اولیه توجه نکنند، غافل از اینکه این دستاوردها از همان ابتدا به ما نشان می‌دهند که آیا به درستی در مسیر پیشرفت و رسیدن به اهدافمان قرار گرفته‌ایم؟

6. شناسایی و استفاده از اهرم‌های رشد

نکته مهم اینجاست که می‌توانید از این دستاوردهای اولیه مانند اهرم رشد یا نقاط راهنما استفاده کرده و با قدرت پنهان کسب و کار خود را برای دستیابی به اهداف خود در بازار مواجه شوید. به طوری که بتوانید با صرف منابع کمتر، بیشترین نرخ بازگشت سرمایه را از آن خود کنید. این استراتژی هوشمندانه می‌تواند به گونه‌ای تدوین شود که در تمام مراحل سفر مشتری، از آگاهی برند تا وفاداری، همواره او را برای ورود به مرحله بعدی هدایت و تشویق کند.

7. ورود به دروازه موفقیت

مشاهده‌ی تغییرات در جایگاه برند، هم‌راستا با چشم‌انداز شما یا رشد مزیت رقابتی، دورنمایی از مسیر درست آینده‌ی کسب و کار را به شما نشان می‌دهد که از طریق آن می‌توانید در زمینه‌های بسیاری مانند تعامل کارآمد با مشتریان، بهینه‌سازی استراتژی برندینگ، ایجاد ارزش و سودآوری پیشرو باشید. یک استراتژی موفق در نهایت باید به افزایش قدرت برند و افزایش سودآوری آن منجر شود. این قدرت می‌تواند در اثر مواردی مانند جذب مخاطبان بسیار، افزایش سهم بازار، پیشی گرفتن از رقبا، دارا بودن فرهنگ سازمانی مناسب، استفاده از بهینه‌ترین کانال‌های تبلیعاتی و … به دست آید.

هدف این است که دستاوردهای اولیه را در راستای چشم‌انداز و اهداف کسب و کار به موفقیت‌های بزرگتر و پابدارتر تبدیل کنید تا همیشه در مسیر رشد باقی بمانید.

تفکر استراتژیک می‌تواند به مدیران و صاحبان کسب و کار در تدوین اهداف بلند مدت و همچنین مدیریت ریسک کمک کند و بتوانند با وجود منابع محدود، در بهینه‌ترین حالت مسائل را مدیریت کنند. اگر در زمینه‌ی تدوین استراتژی دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ نیاز به یک تیم مشاوره حرفه‌ای دارید، این کار را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون‌سپاری کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان