آشنایی با 12 آرکتایپ‌ برند (بخش اول)

قدمت داستان‌سرایی به زمانی باز می‌گردد که انسان‌ها توانستند با هم تعامل برقرار کنند. همه‌ی ما حتماً بارها تحت تاثیر داستان‌ها و شخصیت‌های مختلف‌شان قرار گرفته‌ و با آن‌ها ارتباط عاطفی بسیاری برقرار کرده‌ایم. حتی برخی داستان‌ها به الگوی زندگی افراد تبدیل شده و بخش بزرگی از زندگی انسان‌ها را تشکیل می‌دهند. هدف و چالش اصلی کسب و کارها از پیاده‌سازی استراتژی برندینگ، ایجاد چنین ارتباط ماندگار و اثرگذاری میان برند و مشتریان است. هر برند در نظر مخاطبان دارای شخصیت و هویتی منحصربه‌فرد است. در این مقاله و مقاله بعدی قصد داریم شما را با 12 آرکتایپ یا کهن الگوی شخصیتی برای برندها آشنا کنیم. این آرکتایپ‌ها توسط یونگ، روانشناس سوییسی مطرح شده اند.

1.آرکتایپ معصوم (The Innocent)

آرکتایپ معصوم، شاد و سرحال و بی‌ریاست و زندگی را ساده می‌گیرد. همیشه سعی دارد خوش‌بین و قابل اعتماد باشد. این خوش‌بینی سبب شده از موانع هراس نداشته باشند. آنها همواره شفاف عمل میکنند.

  • هدف: شاد بودن
  • استراتژی: درست انجام دادن تمام وظایف
  • بزرگترین ترس: انجام کارهای غیر اخلاقی و ایجاد انرژی منفی در جهان
  • شخصیت‌ها: خوش‌بین، معصوم، مشوق

مشتریان و طرفداران برند معصوم، عاشق اخلاق‌مداری و سادگی آن هستند و تبلیغات بسیار پیچیده و اغراق‌آمیز آن‌ها را از برند دور می‌سازد. این برندها از تصاویر طبیعی و عاری از هرنوع پیچیدگی در تبلیغات استفاده کرده و لحن ساده و مثبتی دارند. این آرکتایپ می‌تواند مناسب برندهایی باشد که کودکان را مخاطب قرار می‌دهند. برند Dove مثال معروفی از آرکتایپ معصوم است.

2.آرکتایپ قهرمان (The Hero)

آرکتایپ قهرمان، جنگجو است و می‌خواهد همواره برنده باشد. قهرمان شخصیت محکمی دارد، عاشق چالش است و در برابر چالش‌ها و مشکلات شجاعانه ایستادگی می‌کند.

  • هدف: بهترین بودن در راستای بهبود جهان
  • استراتژی: رقابت دائم و همواره قوی‌تر بودن
  • بزرگترین ترس: عقب ماندن از رقبا یا شکست در برابر آنان
  • شخصیت‌ها: پیشرو، مربی، جسور

برندهای قهرمان همواره تلاش می‌کنند تا با تمام قوا بهترین بمانند و از طریق ارائه‌ی محصولات با کیفیت، از رقبا پیشی گرفته و اعتماد مشتریان خود را جلب ‌کنند. برند قهرمان از رنگ‌ها و تصاویری که نمایانگر قدرت باشند در تبلیغات خود استفاده می‌کند. BMW مثال خوبی از آرکتایپ برند قهرمان هستند.

3.آرکتایپ انسان معمولی (The Regular Guy)

آرکتایپ انسان معمولی، فروتن، اجتماعی، واقع‌گرا، همدل و مستقل است. از نظر انسان معمولی، مرد و زن از حقوق مساوی برخوردارند. آنها تمایل دارند به گروهی خاص تعلق داشته باشند و از تنها ماندن هراس دارند.

  • هدف: القای احساس تعلق خاطر به افراد
  • استراتژی: تواضع و فروتنی
  • بزرگترین ترس: از دیگران جا ماندن یا تنها ماندن
  • شخصیت‌ها: واقع‌گرا، دموکرات، رفیق و همراه

تصویر برند با آرکتایپ انسان معمولی، صادق و قابل اعتماد است. این برندها به فروتنی و تواضع خود افتخار می‌کنند. هدف آرکتایپ برند انسان معمولی این است که با تمام مشتریان به صورت یکسان و عادلانه ارتباط برقرار کند و خود را در سطح مشتریان می‌داند. رفتار متواضعانه این برندها باعث شده که از نگاه بالاتر به مشتریان نگاه نکنند و ضمن درک نیازها و خواسته‌های مشتریان، با رفتاری صمیمی و دوستانه، اعتماد آنان را جلب کنند. این آرکتایپ مناسب برندهایی است که تلاش دارند حس تعلق خاطر را همراه با آسایش، امنیت، کاربردی بودن و راحتی در استفاده از محصول را به مشتریان القا کنند. برند Levi’s نمونه‌ای از این آرکتایپ است.

 

4.آرکتایپ مراقبت‌کننده (The Caregiver)

آرکتایپ مراقبت‌کننده یا پرستار، خود را تا حد زیادی وقف دیگران کرده و به آنان اهمیت می‌دهد. این آرکتایپ بخشنده است و خودبینی برایش مفهومی ندارد. گاهی مانند یک فرشته مراقب و در باقی موارد در حال خدمت رسانی به دیگران است.

  • هدف: کمک کردن و اهمیت دادن به دیگران
  • استراتژی: محافظت از دیگران و خدمت رسانی به آنان
  • بزرگترین ترس: خودخواهی و ناسپاسی
  • شخصیت‌ها: حامی، پشتیبان، وکیل مدافع، پرورش دهنده

برندهایی با آرکتایپ مراقبت کننده یا پرستار، به دنبال فراهم کردن امنیت مشتریان و حمایت آن‌ها با استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری قوی و خدمات و سرویس‌های گوناگون هستند.  تصویر برند حامی، یک تصویر دلسوز، بخشنده و قوی است و به افراد این حس را القا می‌کند که مراقبت از شما برای برند ما ارزش بالایی دارد. این برندها معمولا مناسب کسب وکارهایی هستند که در حوزه‌ی خانواده یا خدمات اجتماعی مانند درمان و سلامت فعالیت دارند. برندهای محصولات مراقبت از کودکان مانند  Johnson & Johnsonدر این دسته قرار می‌گیرند.

5.آرکتایپ خالق (The Creator)

آرکتایپ خالق، شخصیتی مخترع و نو اندیش داشته و قدرت تخیل و رویاپردازی بسیار قدرتمندی دارد. در عین معتبر بودن، دست به اعمال خارج از چارچوب و تکرار می‌زند تا خلقی جدید صورت گیرد. از ریسک و ایده‌های تازه استقبال کرده و از خلق چیزهای جدید که قبلا وجود نداشته‌اند، لذت می‌برد.

  • هدف: تحقق بخشیدن به ایده‌ها
  • استراتژی: گسترش مهارت‌های هنری
  • بزرگترین ترس: داشتن ایده‌های متوسط و نداشتن آزادی عمل
  • شخصیت‌ها: هنری، خلاق، مخترع، ایده‌آل گرا

برندهای خالق معمولا در زمینه‌هایی مانند طراحی، بازاریابی یا تکنولوژی که نیاز به اجرای ایده‌های جدید در آن‌ها بسیار زیاد است، فعالیت می‌کنند. آن‌ها اغلب خود را به عنوان کلید موفقیت در اجرای ایده‌های خلاق و بدیع معرفی کرده و اعتبار خود را به رخ می‌کشند. برند Apple مثال خوبی از آرکتایپ برند خالق است.

 

6.آرکتایپ کاشف(The Explorer)

آرکتایپ کاشف، ماجراجو، متکی به نفس و مستقل است. راه‌های متفاوتی را نسبت به دیگران انتخاب می‌کند و به مسیر بیشتر از مقصد اهمیت می‌دهد. یک جستجوگر هرگز به فکر استراحت نیست و همواره دیگران را به ابراز کردن خود به شکل آزادانه تشویق می‌کند.

  • هدف: تجربه‌ی یک زندگی رضایت بخش و اصیل
  • استراتژی: سفر، جستجو و کاوش برای تجربه‌ی مسائل جدید در زندگی
  • بزرگترین ترس: افتادن در تله و اجبار در اطاعت از دیگران
  • شخصیت‌ها: تک رو، کاوش‌گر، پیشگام

برندهایی با آرکتایپ کاشف می‌خواهند جهان را برای رضایت خود کشف کنند. این برندها محصولاتی تولید می‌کنند که ترویج‌کننده‌ی فردگرایی، هیجان و وسیله‌ای برای تجربه‌ی رویدادهای جدید باشد. محصولاتی مانند وسایل نقلیه مخصوص آفرود یا لباس‌های ورزشی و تجهیزات مخصوص کوهنوردی می‌توانند در این دسته قرار گیرند. تبلیغات برندهای کاشف اغلب در رابطه با طبیعت و تجربه‌ی هیجان است. برند Redbull نمونه‌ای از یک برند کاشف و ماجراجوست.

برای اطلاع از 6 آرکتایپ‌ برند دیگر، در مقاله بعدی با ما همراه باشید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

6 روش کاربردی در بازاریابی تجارت الکترونیک

بازاریابی تجارت الکترونیک یا eCommerce Marketing یکی از انواع بازاریابی و شاید بتوان گفت ادامه بازاریابی سنتی است با این تفاوت که در این روش از استراتژی‌ها و ابزارهای نوین استفاده می‌شود و تمرکز اصلی آن روی ایجاد آگاهی و هدایت مشتریان آنلاین به سمت قیف فروش و در نهایت فروش محصولات و خدمات به صورت آنلاین است. رسانه‌های اجتماعی، محتوای دیجیتالی، بهبود موتورهای جستجو و به‌طور کلی تمرکز روی استراتژی‌های هزینه‌بر و بدون هزینه، همگی از مواردی هستند که ترکیب آن‌‌ها در یک جهت مشخص، بازدیدکنندگان وب‌سایت شما را به مشتریان بالقوه تبدیل و در نهایت آن‌ها را به سمت خرید آنلاین ترغیب می‌کند. به بیان ساده‌تر می‌توان گفت که بازاریابی تجارت الکترونیک یا eCommerce Marketing پروسه فروش به کمک افزایش آگاهی نسبت به برند و محصولات یک فروشگاه آنلاین است. در ادامه قصد داریم به مرور روش‌هایی که در طول این مسیر به آن‌ها نیاز دارید، بپردازیم:

 

بازاریابی رسانه‌های اجتماعی

در بسیاری از بلاگ‌ها به اهمیت رسانه‌های اجتماعی اشاره کرده‌ایم. همانطور که می‌دانید، استفاده از رسانه‌های اجتماعی بسیار مرسوم است و به جزئی جدا نشدنی از زندگی روزمره ما بدل شده است. توجه به بازاریابی رسانه‌های اجتماعی این امکان را می‌دهد تا با مخاطبا‌ن‌تان ارتباط قوی‌تری داشته باشید و به نوعی اینگیجمنت آن‌ها را افزایش دهید. به دلیل ماهیت بصری رسانه‌های اجتماعی و جهت بهره‌ بردن از مزایای آن‌ها نیاز دارید روی کیفیت و جلوه‌های بصری تصاویری که به اشتراک می‌گذارید حساسیت بیشتری نشان بدهید تا به نحوی آن‌ها را برای ورود و بازدید از سایت‌تان آماده کنید. یکی از گزینه‌های کاربردی و پرطرفدار این روزها، اینستاگرام است که با توجه به کیفیت محتوای تولیدی می‌توانید در بازاریابی تجارت الکترونیک‌ موفق شوید. فقط به خاطر داشته باشید که نوع رسانه و اینفلوئنسرهایی که قصد همکاری با آن‌ها را دارید، باید با صنعت و ماهیت کسب‌وکارتان سنخیت داشته باشد تا در نهایت بتوانید به نتیجه‌ مدنظرتان دست پیدا کنید.
 

بازاریابی محتوا

انواع محتوا اعم از بلاگ‌ها، اینفوگرافی‌ها، ویدیوها و دیگر قالب‌هایی که در بلاگ “بررسی 8 نمونه از انواع محتوا” به آن‌ها پرداخته‌ایم، به شما کمک می‌کند تا رتبه وب‌سایت‌تان را در موتورهای جستجو بهبود ببخشید و با استفاده از کلیدواژه‌های مشخصی، مخاطب را به سمت سایت‌تان بکشانید و از رقبا پیشی بگیرید. فروش آنلاین محصولات‌تان قطعا به چیزی فراتر از ویژگی محصولات و خدمات و بازخورد و نظر کاربران‌تان دارد. در همین نقطه است که بازاریابی محتوا به کمک شما می‌آید و روند فروش محصولات‌تان را متحول می‌کند. Inbound Marketing یا بازاریابی درون‌گرا نیز یکی از روش‌هایی است که با استفاده از آن می‌توانید روی بازاریابی محتوای‌تان تاثیر مثبت بگذارید.

 

اینفلوئنسر مارکتینگ

در دنیایی زندگی می‌کنیم که نظر و تجربیات دیگران روی پروسه تصمیم‌گیری مشتریان اثرگذار است؛ چرا که مشتریان قبل از تصمیم‌گیری برای خرید، تلاش می‌کنند تا اطلاعات‌شان را تکمیل کنند در نتیجه به دنبال بازخورد دیگر افراد می‌گردند. در این میان برای شناساندن نام برند و محصولاتی که عرضه کرده‌اید می‌توانید روی کمکاینفلوئنسرها حساب کنید.

 

بازاریابی محلی

بازاریابی محلی یا Local Marketing که از آن به عنوان Location Based Marketing نیز یاد می‌شود نوعی از بازاریابی است که با توجه به آن می‌توانید آگاهی برندتان را افزایش دهید و ترافیک بیشتری را به دست بیاورید. استفاده از واژه‌های کلیدی محلی در بهینه‌سازی وب‌سایت و در نهایت بهینه‌سازی موتورهای جستجو نیز به شما کمک می‌کند. برای داشتن اطلاعات بیشتر توصیه می‌کنیم تا بلاگ “اهمیت شناخت سئو محلی و مزایای آن” را مطالعه کنید.

علاوه‌بر این، هدف‌گذاری جغرافیایی که در بلاگ‌های گذشته به آن پرداخته‌ایم نیز می‌تواند به شما در بخش‌بندی مخاطبان‌تان بر اساس موقعیت جغرافیایی‌ کمک کنید. هدف‌گذاری جغرافیایی این به تولید Lead بیشتر کمک می‌کند و نرخ بازگشت سرمایه مثبتی را برای‌تان رقم می‌زند.

 

بازاریابی ایمیلی

در بلاگ‌های گذشته به‌طور مفصل به Email Marketing یا بازاریابی ایمیلی پرداخته‌ایم. بازاریابی ایمیلی کمک می‌کند تا نرخ تبدیل بالا و نرخ بازگشت سرمایه مثبتی را تجربه کنید. به خاطر داشته باشید محتوایی که قصد دارید در قالب ایمیل برای مشتری‌های‌تان ارسال کنید باید به نوعی باشد که اینگیجمنت آن‌ها را افزایش دهد. علاوه‌بر این بهتر است تا ایمیل ارسالی با پرسونای مخاطبان و مشخصات دموگرافیکی آن‌ها تا حدودی همخوانی داشته باشد؛ در غیر این صورت امکان اینکه مشتری ایمیل ارسالی شما را باز نکند، افزایش می‌یابد. برای عملکرد بهتر توصیه می‌کنیم تا مروری بر بلاگ “ایمیل مارکتینگ را بهتر بشناسیم” داشته باشید تا بهتر در جریان پروسه ایمیل مارکتینگ و انواع مختلف آن قرار بگیرید.

 

تبلیغات PPC

علاوه‌بر تمرکز روی بهبود موتورهای جستجو (SEO) و انتخاب کلمات کلیدی مرتبط که در بلاگ‌های پیشین نیز به آن‌ها پرداختیم، بهتر است به دو نوع از تبلیغات Display Ads و Paid Search Ads که نمونه‌هایی از تبلیغات PPC (Pay Per Click Advertising) هستند نیز توجه داشته باشید. اگر تازه کار هستید، باید بدانید که این نوع از تبلیغات تاثیر زیادی روی تولید ترافیک برای وب‌سایت‌تان دارد؛ خصوصا زمانی که رقیب دیگری وجود ندارد و شما می‌توانید تمام سهم بازار را نصیب خودتان کنید. یکی از مزایای اصلی تبلیغات PPC این است که شما را تا جایی که مخاطب روی تبلیغات‌تان کلیک نکند، متحمل هزینه نمی‌کند.

 

اگر  برای فروش محصولا‌ت‌تان به پروسه فروش آنلاین نیاز دارید و به‌طور کلی eCommerce Marketing برای شما اهمیت دارد، می‌توانید با برون‌سپاری این پروسه به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان روی کمک ما حساب کنید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

مروری بر 8 راه جهت افزایش بازدید وب‌سایت

ترافیک وب‌سایت به معنی تعداد کاربرانی است که به وب‌سایت شما سر زده‌اند و از آن بازدید داشته‌اند. ترافیک وب‌سایت به شما کمک می‌کند تا کارایی و بهره‌وری کسب‌وکارتان را در نظر داشته باشید و دریابید که تا چه میزان در جذب مخاطب موفق بوده‌اید. بازدید از وب‌سایت یکی از مهم‌ترین فاکتورها برای اندازه‌گیری موفقیت‌تان است. در ادامه به 7 مورد از راه‌هایی که کمک می‌کند تا بازدید وب‌سایت‌تان را افزایش دهید، می‌پردازیم.

 

به محتوا و عنوان انتخابی دقت کنید

همانطور که در بلاگ‌های پیشین اشاره کردیم، یکی از راه‌های موفقیت در افزایش ترافیک، تجربه نرخ بازگشت سرمایه بالاتر (ROI) و خصوصا بهبود موتورهای جستجو، توجه به7 مرحله بازاریابی محتوا است؛ بر این اساس باید به انواع قالب‌های تولید محتوا توجه نشان دهید. ارائه محتوا تنها در یک قالب ممکن است به مرور جذابیت محتوا را کاهش دهد و به بیان ساده‌تر مخاطب را از دنبال کردن محتوای‌تان منصرف کند. یکی دیگر از نکاتی که باید مدنظر داشته باشید انتخاب تیترهای مناسب و در عین حال جذاب است. بی‌توجهی به انتخاب عنوان درست می‌تواند به سادگی ارزش محتوای‌تان را تحت شعاع قرار بدهد.

 

در رسانه‌های اجتماعی‌ فعال‌تر باشید

تولید محتوا نقش مهمی در افزایش بازدید وب‌سایت‌ها دارد اما باید بدانید که توجه به آن به تنهایی کافی نیست. بعد از شناخت پرسونای مخاطب و تولید محتوا بر مبنای آن، نوبت به استفاده از رسانه‌های اجتماعی و فعالیت در آن‌ها می‌رسد؛ عدم فعالیت در رسانه‌های اجتماعی، فرصت تعامل با مشتریان بالقوه را از شما می‌گیرد. به مخاطب‌تان اجازه بدهید تا با شما در ارتباط باشد، بازخورد و نتیجه تجربه‌شان را با شما در قسمت کنند و محتوای‌تان را به اشتراک بگذارند؛ اشتراک‌گذاری محتوا به شدت روی لینک‌بیلدینگ و در نهایت به SEO وب‌سایت‌تان اثرگذار است. به یاد داشته باشید، رسانه‌ای را برای فعالیت انتخاب کنید که با نوع محتوا و کسب‌وکارتان همخوانی داشته باشد.

 

از نویسنده‌های مهمان دعوت کنید

یکی دیگر از راه‌های تقویت ترافیک وب‌سایت‌ها، دعوت از نویسنده‌های مهمان یا Gust Blogging است. در واقع می‌توانید در سایت‌تان پذیرای بلاگرها و نویسندگان مهمان باشید تا در آن به تولید محتوا بپردازند و در نهایت با استفاده از بک‌لینک‌ها، مخاطبان جدید را به سمت وب‌سایت‌تان هدایت کنند. مطمئن باشید که محتوای تولید شده توسط نویسنده مهمان، از کیفیت بالایی برخوردار باشد.

 

از بازاریابی ایمیلی غافل نشوید

بازاریابی ایمیلی نیز یکی از راه‌هایی است که به شدت در افزایش ترافیک وب‌سایت می‌تواند اثرگذار باشد. با ارسال یک ایمیل کوتاه برای مخاطبان به راحتی می‌توانید یک کالا یا محصول جدید را به آن‌ها یادآوری کنید و از این طریق ترافیک وب‌سایت‌تان را افزایش دهید. ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی یکی از روش‌های قدیمی اما کارآمد است که با پیدایش روش‌های جدیدتر، کسب‌وکارها از آن غافل شده‌اند.

 

به طراحی و سرعت وب‌‌سایت‌تان توجه کنید

یکی دیگر از نکاتی که به شدت روی افزایش ترافیک وب‌سایت شما موثر است، توجه به طراحی و کاربرپسند بودن وب‌سایت‌تان است. مدت زمانی است که طول می‌کشد تا وب‌سایت شما برای مخاطب لود شود نیز اثرگذار است. این مدت زمان با Bounce Rate یا نرخ پرش شما رابطه مستقیم دارد. هر قدر مدت زمان لود شدن وب‎سایت شما کم‌تر باشد، نرخ پرش هم به طبع آن کم‌تر می‌شود و امکان گشت‌وگذار مخاطب در وب‌سایت‌تان افزایش می‌یابد.

 

داده‌های‌تان را مورد بررسی قرار دهید

بررسی داده‌ها مورد دیگری است که به شدت روی افزایش ترافیک اثرگذار است. یکی از ابزارهای کاربردی برای بررسی داده‌ها  Google Analytics است که اطلاعات جامع و دقیقی را در اختیارتان قرار می‌دهد؛ تعداد بازدیدها، قدیمی و جدید بودن کاربرها، نحوه ورود و مدت زمان صرف شده در وب‌سایت و نرخ تبدیل از اطلاعاتی است که Google Analytics با جزئیات بالا به آن می‌پردازد. بررسی این داده‌ها در تدوین استراتژی‌های‌ شما موثر است و این امکان را فراهم می‌کند تا مطابق با یک روند مشخص و با توجه اطلاعات به دست آمده قدم بردارید.

 

روی سئوی داخلی تمرکز کنید

یکی دیگر از مواردی که به شدت روی افزایش ترافیک وب‌سایت‌تان اثرگذار است، سئوی داخلی یا On-Page SEO است. سئوی داخلی، پروسه بهینه‌سازی سایت است که از مواردی مثل تولید محتوا، کدنویسی، لینک‌های داخلی و … می‌توان جهت بهینه‌سازی و در نهایت جذب ترافیک بیشتر استفاده کرد.

 

میزبان وبینارها باشید

وبینار مورد دیگری است که استفاده از آن، هم برای شما به عنوان صاحبان کسب‌وکار و هم برای مخاطبان شما سودمند است. از طرفی این امکان را به شما می‌دهد تا بتوانید مخاطبان جدید‌تری را به سمت وب‌سایت‌تان هدایت کنید و از طرف دیگر کمک می‌کند تا اطلاعات مورد نیاز را در اختیار آن‌ها قرار بدهید. ارسال یک ایمیل یادآوری جهت ورود به سایت و ثبت‌نام بهترین راه برای ورود ترافیک جدید به وب‌سایت شما است.

افزایش بازدید وب‌سایت راه‌های متعددی دارد که بررسی آن‌ در قالب یک وبلاگ امکان‌پذیر نیست اما آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان تلاش می‌کند تا متناسب با کسب‌وکارتان شما را در پروسه افزایش ترافیک وب‌سایت یاری کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

6 نکته در تحلیل رقبا و اثرات آن بر استراتژی دیجیتال مارکتینگ

مزایای شگفت‌انگیز و گسترده‌ی دیجیتال مارکتینگ بر کسب و کارها پوشیده نیست. دنیای دیجیتال در کنار این مزایا، سبب شده رقابت بسیار تنگاتنگی میان کسب و کارهای فعال در یک صنعت به وجود آید. بنابراین سازمان‌ها باید با کمک تکنولوژی‌ و نرم‌افزارهای موجود، به طور مستمر رقبای خود را ارزیابی کنند و با دانستن نوع فعالیت آن‌ها، تهدیدهای موجود از جانب این رقبا را نسبت به جایگاه برند و سهم بازار خود دریابند. تحلیل رقبا یکی از بخش‌های اصلی تحقیقات بازار است و بدون آن، هیچ تضمینی برای بقا یا رشد یک سازمان در این بازار پررقیب وجود ندارد. در ادامه به 6 نکته مهم در تحلیل رقبا و اثرات آن بر استراتژی دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت.

1.یافتن رقبای اصلی

اولین گام لازم در شناسایی رقبا، انجام تحقیقات بازار است. انتخاب نوع تحقیقات بازار، بسته به نوع کسب و کار و مخاطبان شما صورت می‌گیرد. از دیگر راه‌های ساده و سریع برای شناسایی رقبا این است که محصول، خدمت یا کلمات کلیدی مرتبط با کسب و کار خود را در گوگل جست و جو کنید. ممکن است در ابتدا به لیستی طولانی از فعالان صنعت خود دست یابید، اما بهتر است با در نظر گرفتن معیارهای اصلی‌تر خود و مقایسه رقبا، بر اساس این معیارها لیست خود را اولویت‌بندی کرده و به هرکدام از آن‌ها وزن دهید. در نهایت 5 الی 10 رقیب  قدرتمند خود را به عنوان رقبای جدی خود در نظر بگیرید. توجه کنید داشتن یک لیست رقبای بسیار طولانی الزاماً به مفهوم تجزیه و تحلیل قوی‌تر نیست. در نظر داشته باشید که استفاده این راه تمام رقبای شما را پوشش نمی‌دهد، زیرا ممکن است تعدادی از رقبای شما در زمینه‌ی دیجیتال فعالیت چندانی نداشته باشند.

2.تحلیل کلی از وضعیت رقبا

در این گام لازم است یک دیدگاه کلی نسبت به بازار پیدا کنید و به سوالاتی اینچنین پاسخ دهید:  فعالیت‌ رقبا چقدر است و چه میزان در برابر تغییرات محیط منعطف عمل می‌کنند؟ شرکا یا همکاران آن‌ها کدام‌ اند؟ این رقبا چقدر از دیدگاه مخاطبان محبوب اند؟ کدام روندهای فصلی یا منطقه‌ای در صنعت شما، فعالیت رقبا را تحت تاثیر قرار می‌دهند؟ به طور کلی چه فرصتی برای رشد در این صنعت وجود دارد؟ برای پاسخ دادن به این سوالات می‌توانید از وب‌سایت‌های رقبا یا وب‌سایت‌های خارجی مشابه بنچ مارک کنید. بررسی میزان ترافیک وب‌سایت‌ها، کانال‌های ورودی ترافیک و اعتبار بک‌لینک‌ها می‌تواند در نتایج این تحلیل‌ها اثرگذار باشد.

3.ارزیابی محتوا

اکنون نوبت به آن رسیده که محتوای تولید شده توسط رقبای‌تان را بررسی کنید. در این صورت در خواهید یافت رقبای شما بیشتر بر تولید کدام یک از انواع محتوا مانند مقالات وبلاگ، ویدیوهای آموزشی، اینفوگرافی، پادکست، وبینارها، اخبار، سوالات متداول، کتاب‌های الکترونیکی و …تمرکز دارند و زمان‌بندی انتشار ای محتواها به چه شکل است؟ سپس باید به ارزیابی کیفیت محتوا پرداخته و استراتژی تولید محتوای آنان را با کسب و کار خود مقایسه کنید. در این صورت می‌توانید دریابید در کدام بخش‌ها از نظر تولید محتوا نیاز به تغییر و بهبود دارید.

 

4.تحلیل ساختار SEO

اکنون که محتوای تولید شده توسط رقبا را ارزیابی کرده‌اید، نوبت به تحلیل ساختار SEO (بهینه‌سازی موتورهای جست و جو) رسیده است. برای مثال ممکن است یکی از رقبا از نظر نوع و کیفیت تولید محتوا و تعداد مطالب منتشر شده در بلاگ، شباهت بسیاری به شما داشته باشد اما رتبه‌ی بالاتری در نتایج جست و جوی گوگل داشته باشد. تفاوت در ساختار SEO یکی از دلایل اصلی این موضوع است. علاوه بر این، عبارات یا کلمات کلیدی استفاده شده توسط رقبا و محل به‌کارگیری این کلمات کلیدی (داخل متن، در متن لینک، در URL، در عناوین و…) می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد. در صورتی که رقبا در برخی کلمات کلیدی رتبه بیشتری در نتایج جست و جوی گوگل نسبت به شما دارند، باید اقدامات لازم را در بهینه‌سازی موتورهای جستجو انجام دهید.

5.بررسی شبکه‌های اجتماعی

بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی، فرصتی کم نظیر برای وایرال کردن محتوا توسط کسب و کارها و تعامل با مخاطبان خود ایجاد کرده است. در مرحله اول باید بررسی کنید که رقبای شما در کدام شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارند؟ سپس باید میزان فعالیت آن‌ها، نوع محتوای تولید شده و لحن آن، تعداد مخاطبان و دنبال کننده‌ها و نرخ انگیجمنت آن‌ها را بررسی کنید. در نهایت می‌توانید به تحلیلی کلی درباره‌ی بازاریابی شبکه‌های اجتماعی و سلیقه‌ی مخاطبان در صنعت خود دست یابید.

6.جمع‌بندی نهایی و تعیین نقاط بهبود

پس از جمع‌آوری اطلاعات کلی درباره رقبا، نوبت به تحلیل SWOT می‌رسد. به کمک این تحلیل می‌توانید نقاط ضعف خود را در مقایسه با رقبا بهبود دهید و همچنین نقاط ضعف رقبا را شناسایی کرده و فرصت رشد و پیشرفت خود را در آن نقاط فراهم سازید.

 

شروع یا ادامه فعالیت هیچ کسب و کاری بدون آگاهی از وضعیت رقبا امکان پذیر نیست. تحقیقات بازار آنلاین و تحلیل رقبای صنعت خود را به آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان برون‌سپاری کنید.

 منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

آشنایی با تکینک بازاریابی گوریلا مارکتینگ

امروزه گوریلا مارکتینگ به عنوان یکی از تکنیک‌های مورد استفاده در تبلیغات، در آگاهی از برند و اثرگذاری تبلیغات، نقش بسیار موثری دارد. پیشرفت تکنولوژی و بین المللی شدن در کنار فراگیر شدن رسانه‌های اجتماعی، کسب‌و‌کارهای مختلف را به سمت اتخاذ استراتژی‌های رقابتی خلاقانه سوق داده است. در این بلاگ قصد داریم گوریلا مارکتینگ و انواع مختلف آن که در اجرای کمپین‌های تبلیغاتی به کار گرفته می‌شوند را بررسی نماییم.

گوریلا مارکتینگ چیست؟

گوریلا مارکتینگ (Guerrilla Marketing) که با عنوان بازاریابی پارتیزانی یا بازاریابی چریکی نیز شناخته می‌شود، یکی از تاکتیک‌های بازاریابی است که کمپانی‌ها با تمرکز بر اصل غافلگیری و تعاملات غیر‌معمول و هیجان‌انگیز، توجه طیف بسیاری از مخاطبان هدف را نسبت به محصول یا خدمت خود جلب می‌نمایند. در بازاریابی سنتی با تکیه بر تعاملات سنتی و بودجه محدود، پیام مورد نظر برند از طریق کانال‌های ارتباطی مشخص به جامعه هدف، انتقال داده می‌شود؛ اما المان‌های اجرایی گوریلا مارکتینگ تا حد زیادی به غافلگیری مخاطب وابسته هستند و به کسب‌و‌کارها امکان می‌دهند توجه مخاطبان هدف خود را به محتوا و پیام برند، با شیوه‌های غیر معمول و شگفت‌انگیز، جلب نمایند. تاکتیک‌های اجرایی گوریلا مارکتینگ علاوه بر تاثیرگذاری سریع و غافلگیری مخاطب، جریانی از بازاریابی دهان به دهان ایجاد می‌کنند و منجر به افزایش نرخ درگیری و وایرال شدن هرچه بیشتر محتوای مدنظر شما می‌شوند.

انواع گوریلا مارکتینگ

انواع گوریلا مارکتینگ عبارتند از

بازاریابی پارتیزانی محیطی(Ambient Marketing)

در این تکنیک با استفاده از قرار دادن اشیا جالب و جذاب، توجه افراد به پیام مورد نظر جلب می‌شود. تبلیغات چاپی، تلویزیونی و آنلاین ممکن است توسط مخاطب نایده گرفته شوند اما استفاده از این شیوه اجرایی گوریلا مارکتینگ، منجر می­‌شود تا افراد حین مواجهه با اشیایی عجیب و غیر معمول ، محتوا و پیام برند را به خاطر بسپارند.

بازاریابی غافل‌گیرانه (Ambush Marketing)

این تکنیک، با غافل‌گیری مخاطب، محتوای موردنظر خود را منتقل می‌کند. اقدامات غافل‌گیرانه برندها در قالب ایونت یا سناریوی غیر قابل پیش‌بینی و یا حتی در فضای رقابتی مربوط به رقبا، قابل انجام است. مانند اقدام خلاقانه BMW که با بیلبود تبلیغاتی رقیب خود AUDI، مخاطب را غافل‌گیر می‌کند.

بازاریابی پنهان (Stealth Marketing)

در این تکنیک، بازاریابی بدون ایجاد آگاهی برای مخاطب انجام می‌شود. به عبارت دیگر فعالیت‌های مربوط به برند، توجه مخاطب را به صورت مستقیم جلب نمی‌کنند. این نوع بازاریابی تقریبا در همه جا دیده می‌شود. استفاده از محصولات برندهای مختلف در فیلم‌ها و سریال‌ها نمونه ای از اجرای این تکنیک است.

BUZZ مارکتینگ

BUZZ مارکتینگ بر تاثیرگذاری مخاطب و پر رنگ کردن یک محتوا از طریق به اشتراک‌گذاری آن در شبکه‌های اجتماعی یا تکنیک‌های بازاریابی دهان به دهان تاکید دارد. در این روش، صحبت پیرامون یک محصول یا خدمت و به اشتراک‌گذاری آن با دیگران، مورد توجه قرار می‌گیرد.

تبلیغات پروژکتوری گوریلا مارکتینگ

نمایش دادن یک محتوا یا تصویر خاص از طریق پروژکتور در زمان و مکان مشخص و از پیش تعیین شده، به خصوص برای معرفی محصول جدید یا ایونت‌های مشخص، یکی دیگر از تکنیک‌های گوریلا مارکتینگ است.ماهیت غافلگیرانه و خلاق گوریلا مارکتینگ باعث شده است که با به کارگیری آن در حین پیاده‌سازی کمپین‌های تبلیغاتی با افزایش نرخ درگیری مخاطب، بیشتر شدن مدت زمان به خاطرسپاری پیام و محتوای برند و افزایش بازاریابی دهان به دهان مواجه باشیم. علاوه بر موارد یاد شده، آنچه باعث شده است که گوریلا مارکتینگ به عنوان یک تاکتیک بازاریابی جذاب توسط کسب‌و‌کارها به صورت مداوم مورد استفاده قرار گیرد، ماهیت اقتصادی و کم‌هزینه بودن آن است. گوریلا مارکتینگ با وجود دارا بودن تمامی فاکتورهای جذاب و خلاقانه برای جلب توجه مخاطب، کسب مزیت رقابتی و سودآوری، در مقایسه با سایر روش‌های بازاریابی، چندان پرهزینه نیست.

شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات بازاریابی، کسب‌و‌کار شما را در تدوین و پیاده‌سازی استراتژی‌های رقابتی و کسب مزیت رقابتی از طریق تاکتیک‌های خلاقانه بازاریابی یاری می‌کند.