آشنایی با 7 تکنیک‌ مفید برای ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات

بسیاری از افراد روزانه در معرض انواع گوناگون تبلیغات قرار می‌گیرند. این تبلیغات می‌تواند به صورت تبلیغات آفلاین مانند تبلیغات محیطی،BTL ، بیلبوردهای شهری، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، تبلیغات منتشر شده در روزنامه‌ها و مجلات و یا دیجیتال مارکتینگ مانند تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی، تبلیغات پیامکی، تبلیغات درون‌برنامه‌ای، تبلیغات ایمیلی، تبلیغات همسان، گوگل ادز و … باشند. نکته‌ی مشترک میان تمام انواع تبلیغات این است که تبلیغات سرشار از خلاقیت، نوآوری و ایده‌های تازه همواره توجه مخاطبان را به خود جلب کرده و در ذهن آنان ماندگار خواهند شد. همان‌طور که می‌دانید، خلاقیت مفهومی منحصر به فرد دارد که اغلب در تئوری قابل تعریف نیست. در این مقاله قصد داریم به برخی از تکنیک‌هایی که در ایده‌پردازی و خلاقیت در ساخت تبلیغات موثر هستند، اشاره کنیم.

پیش از هر چیز، سازمان باید با توجه به معیارهایی همچون ماموریت، ارزش‌ها و دورنمای حاکم بر سازمان، هویت برند، اطلاعات حاصل از تحقیقات بازار، پرسونای مخاطب واستراتژی‌های بازاریابی، اهداف خود را از تبلیغات مشخص کرده و ضمن حفظ خلاقیت و نوآوری؛ در همین چارچوب حرکت کند.

7 تکنیک‌ مفید برای ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات

طوفان مغزی و اتاق فکر

یکی از اولین اقدامات جهت خلق ایده، برگزاری اتاق فکر و جلسات طوفان مغزی و مطرح کردن ایده‌ها توسط افراد تیم است. فرآیند ایده‌پردازی در این جلسات باید آزاد، خلاقانه و دور از چارچوب‌های منطقی خاص و از پیش تعیین شده باشد تا افراد بتوانند با آزادی کامل ایده‌های خود را بیان کنند. حتی اگر ایده‌ها بسیار رویایی، اغراق آمیز یا ساده‌لوحانه به نظر بیاید، نباید از آن‌ها غافل شد، چرا که همین ایده‌ها ممکن است سبب جرقه زدن افکار و ایده‌های خلاق در ذهن دیگر افراد باشند.

تکنیک نقشه‌برداری ذهنی یا Mind Mapping

نام دیگر این تکنیک Spider Diagrams یا  نمودارهای عنکبوتی است. در این تکنیک، افراد با نوشتن ایده‌ها حول یک هسته‌ی مرکزی سعی در ساختن شبکه‌ای از ایده‌ها خواهند داشت. سپس ایده‌های مرتبط توسط خطوط به هم متصل شده و شبکه تشکیل می‌شود. در نهایت ایده‌ها به شکل خوشه‌های مختلفی در می‌آیند که هر کدام از یک موضوع کلی و اصلی سرچشمه گرفته‌اند.

تکنیک PDCA

نام این تکنیک بر گرفته از 4 مرحله‌ی Plan، Do، Check و Act است. در این تکنیک، ابتدا برای رفع مشکل و یا جایی که نیاز به تغییر و اعمال خلاقیت وجود دارد، برنامه‌ریزی کرده و در مقیاس کوچک تغییرات را اعمال کنید. سپس نتایج را بررسی کنید. در صورت مثبت بودن نتایج  و تطابق با انتظارات‌تان، آن را در مقیاس بزرگ به کار برید.

تکنیک Attribute Listing

در این تکنیک، ویژگی‌های بارز محصول یا خدمت لیست می‌شوند. هر کدام از این ویژگی‌ها دارای یک مزیت منحصربه‌فرد هستند. سپس ایده‌ها به گونه‌ای خلق می‌شوند که منعکس کننده‌ی ماهیت و مزیت هر ویژگی باشند. این تکنیک می‌تواند با تکنیک SCAMPER ترکیب شود.

تکنیک SCAMPER

در این تکنیک به 7 عمل برای شروع تفکر خلاق اشاره شده است. این 7 عمل عبارت‌اند از: Substitute یا جایگزین کردن، Combine یا ترکیب کردن، Adapt یا تطبیق دادن، Modify یا اصلاح کردن، Put to another use یا پیدا کردن کاربردهای دیگر برای آن محصول یا خدمت، Eliminate یا حذف (حذف خلاقانه‌ی یکی از پارامترهای اصلی تبلیغ به گونه‌ای که توجه مخاطب را به خود جلب کند) و Reverse یا وارونه جلوه دادن موضوع.

تشکیل گروه‌های تمرکز یا Focus Group

با تشکیل گروه تمرکز یا Focus Group، به اطلاعاتی درباره‌ی میزان آگاهی از برند و یا چالش‌ها و نظرات مخاطبان هنگام خرید از محصولات یا استفاده از خدمات خود دست خواهید یافت. برای تشکیل گروه تمرکز، افراد محدودی از جامعه هدف انتخاب شده و سپس حول موضوع و هدف انتخاب شده از سوی شما، تحلیل‌ها، نظرات و احساست خود را آزادانه بیان می‌کنند. این نظرات قابل نقد و بررسی بوده و می‌توانند رد یا قبول شوند. تشکیل گروه تمرکز برای دریافتن اینکه ایده‌ی شما تا چه حد مورد استقبال مخاطبان و مشتریان قرار خواهند گرفت، مفید است.

بازی خلاقانه با حروف

شما می‌توانید با استفاده از حروف موجود در کلمات اصلی مرتبط با مفهوم تبلیغ، کلماتی خلاقانه و جدید ابداع کرده و آن‌ها را در قالب‌هایی مانند شعار، هشتگ یا … به کار ببرید. به میزانی که این عبارات جذاب‌تر و خلاقانه‌تر باشند، بیش‌تر نظر مخاطبان را به خود جلب کرده و در ذهن آنان ماندگار خواهد شد.

همان‌طور که اشاره شد، تکنیک‌های فوق صرفاً به عنوان نمونه از میان بسیاری از تکنیک‌های موجود در دنیای بی حد و مرز ایده‌پردازی و خلاقیت در تبلیغات مطرح شده‌اند. تیمایده‌پردازی و خلاقیت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کسب و کار شما جهت تولید تبلیغات خلاقانه و جذاب کمک می‌کند تا بتوانید در ذهن مخاطبان خود ماندگار شوید.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

قیف فروش یا Sales Funnel

همه روزه افراد بسیای به دنبال یافتن اطلاعات درباره محصولات یا خدمات مورد نیاز یا مورد علاقه‌ی خود هستند و به همین منظور در گوگل و یا وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های مختلف جست و جو می‌کنند. از دیدگاه بازارایابی و فروش، این افراد در گروه مشتریان راغب یا سرنخ (Lead) قرار می‌گیرند. این افراد پتانسیل تبدیل شدن به مشتریان بالقوه و پس از آن، مشتریان بالفعل و در نهایت مشتریان وفادار یک کسب و کار را دارند. کسب و کارها از روش‌های مختلفی برای تولید Lead و مشتریان راغب و در نهایت تبدیل آنان به خریداران و مشتریان وفادار استفاده می‌کنند.

از دیدگاه بازاریابی، فرآیند فروش شکلی مانند یک قیف به خود می‌گیرد که به آن قیف فروش یا Sales Funnel می‌گوییم. مشتریان راغب یا Lead، در دهانه‌ی قیف وجود دارند و در قسمت خروجی قیف، تنها مشتریان واقعی باقی مانده‌اند. طبیعی است که تمام افرادی که به محصولات یا خدمات شما علاقه نشان می‌دهند، الزاماً تبدیل به مشتری نخواهند شد. پس در هر مرحله از قیف فروش، ریزش وجود داشته و هر چه از قسمت دهانه‌ی قیف به سمت خروجی آن حرکت می‌کنیم، از تعداد افراد کاسته می‌شود.

توجه کنید که مراحل قیف فروش بسته به نوع صنعت و کسب و کار شما متفاوت خواهند بود. در این مقاله قصد داریم مراحل کلی تبدیل یک بازدید کننده یا مشتری راغب را به مشتری نهایی و وفادار که معادل با مراحل قیف فروش است، معرفی کنیم.

8 مرحله قیف فروش

1. آگاهی (Awareness)

در مرحله‌ی اول، با توجه به نوع کسب و کار باید مخاطبان را از طریق روش‌ها و کانال‌های مناسب از محصولات یا خدمات خود آگاه کنید. به عبارتی دیگر در این مرحله، هدف اصلی کسب و کارها، افزایش آگاهی از برند است. پیش از آن لازم است پرسونای مخاطب به درستی شناسایی شده تا استراتژی بازاریابی متناسب با هر پرسونا پیاده‌سازی گردد. انواع تبلیغات آنلاین و آفلاین می‌توانند نقش عمده‎‌ای در افزایش آگاهی مخاطبان ایفا کنند. با گسترش استفاده از اینترنت توسط افراد، فرصت بسیار خوبی برای کسب و کارها پدید آمده تا بتوانند از طریق کانال‌های مختلف مانند ایمیل مارکتینگ، شبکه‌های اجتماعی، کمپین‌های بازاریابی دیجیتال و … خود را در معرض دید مخاطبان هدف قرار دهند.

2. ایجاد تمایل و علاقه (Interest)

پس از اینکه خود را در معرض دید مخاطب قرار دادید، اکنون نوبت به آن رسیده که با تولید محتوای جذاب آموزشی و بیان ویژگی‌ها و فواید محصولات و یا خدمات خود، توجه مخاطبان را به خود جلب کنید و در آنان علاقه ایجاد کنید. به میزانی که مزایای یک محصول یا خدمت به طور شفاف و صادقانه بیان شده باشد و با نیاز مخاطب هم‌راستا باشد، وی تمایل بیش‌تری برای کسب اطلاعات بیش‌تر خواهد داشت.

3. ارزیابی (Evaluation)

در این مرحله، مخاطب با ویژگی‌ها و مزایای محصولات یا خدمات شما آشنا شده و مشغول بررسی، ارزیابی و گاهاً مقایسه‌ی محصول شما با محصولات مشابه است. برای ساده کردن فرآیند تحلیل و بررسی مخاطب، می‌توانید نمونه‌ای رایگان از محصول یا خدمت خود جهت تست در اختیار مخاطب قرار داده یا نظرات مشتریان فعلی خود را در معرض دید آن‌ها قرار دهید.

4. تصمیم‌گیری (Decision Making)

پس از ارزیابی، حال نوبت به تصمیم‌گیری رسیده است. بهتر است فرصت را از دست ندهید و با ارائه‌ی پیشنهاداتی ویژه مانند تخفیف‌ها، خدمات یا امتیازات ویژه، مسیر مخاطب را به سمت خرید جهت دهید. در غیر این‌صورت احتمال از دست دادن این مشتریان بالقوه بسیار بالاست.

5. اقدام به خرید (Buying intention)

یک قدم پیش از خرید، درست زمانیست که مخاطب تصمیم به خرید گرفته است. معمولاً این مرحله در معاملات حضوری بیش‌تر معنا پیدا می‌کند. برای مثال، زمانی که مشتری به شما اطمینان می‌دهد که مایل به خرید محصولات یا خدمات شماست اما آن را به زمانی دیگر موکول می‌کند و ممکن است هرگز خرید صورت نگیرد. در این صورت باید با استفاده از تکنیک‌های بازاریابی هم‌چون مرحله‌ی قبل مخاطب را به خرید راضی کنید.

6. خرید(Buying)

در نهایت تلاش‌های شما اثربخش بوده و خرید انجام شده است.

7. بازگشت مشتری(Customer Retention)

هدف نهایی شما در قیف فروش به خرید محدود نمی‌شود. شما همواره باید از مشتری حمایت کرده و رضایت وی را جلب نمایید. حفظ و بهبود مستمر کیفیت محصولات یا خدمات می‌تواند سبب شود مشتری دوباره به سمت شما بازگردد.

8. وفاداری (Loyalty)

ممکن است مشتری چند بار خرید از محصولات یا خدمات شما را تکرار کند، اما تکرار خرید همواره به مفهوم وفادار بودن مشتری نیست. مشتری وفادار در بسیاری از شرایط، از میان رقبا، باز هم برند شما را انتخاب می‌کند، شما را به دوستان و آشنایان خود از طریق بازاریابی دهان به دهان معرفی می‌کند. هنر بازاریابان این است که از طریق ارزش نهادن به مشتری و پیاده‌سازی استراتژی‌های متفاوت مانند تشویق مشتری به ارائه‌ی بازخورد، تخفیفات ویژه‌ی باشگاه مشتریان، تولید محتوای شخصی‌سازی شده، رضایت وی را افزایش داده و او را به یک مشتری وفادار تبدیل کنند.شرکت تبلیغاتی مات با ارائه‌ی کلیه خدمات تبلیغاتی، همواره تمام توان خود را به کار برده تا بتواند با مطالعه و بهره‌گیری از جدیدترین متدهای مورد استفاده در صنعت بازاریابی و فروش، کسب و کارها را تا رسیدن به موفقیت کامل همراهی کند.

استفاده از شعار تبلیغاتی چه فوایدی برای کسب‌وکار ما دارد؟

“هیچ‌کس تنها نیست”، “زیبا، جادار، مطمئن”، “Just do it”، “Open Happiness” ! احتمالا بعد از خواندن این جمله‌های کوتاه، نام برندی که این شعارها به آن تعلق دارد را به خاطر می‌آورید. شعار، Tagline یا Slogan که در بعضی موارد با عنوان Mini-Mission Statement یا بیانیه ماموریت کوچک از آن یاد می‌شود، کمک می‌کند تا برندمان را در خلال چند کلمه یا یک جمله کوتاه، توضیح دهیم.

کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ بی‌شماری با شعارهای تبلیغاتی متفاوت متولد شده‌اند و از بین رفته‌اند اما تنها تعدادی از آن‌ها هستند که در ذهن مخاطب نقش بسته‌اند. یک شعار زمانی ماندگار است که مختصر، متفاوت و خلاقانه باشد، پیام برند را به‌صورت واضح منتقل کند و به خوبی با تصویر برند همخوانی داشته باشد. نیاز برند به یک شعار، درست همانند نیاز به یک لوگوی مناسب است. شعاری که انتخاب می‌کنیم باید به نحوی باشد که در حافظه‌ها بماند و ما را از دیگر رقبا‌ متمایز کند. البته ناگفته نماند که بعضی از برندهای بزرگ و شناخته شده بیش از یک شعار دارند اما معمولا یکی از آن‌ها ماندگاری بیشتری در حافظه مخاطب داشته است. همچنین باید در نظر داشته باشیم که شعار، به شدت روی هویت برند اثرگذار است و می‌تواند نقش بزرگی در جایگاه‌یابی یا Positioning ما بازی کند.

در ابتدا برای درک بهتر این مبحث، به تفاوت‌های میان Slogan و Tagline می‌پردازیم؛ هرچند که معنی لغوی هر دو، شعار است اما تفاوت‌های ریزی وجود دارد که دانستن‌ آن‌ها برای به‌کارگیری صحیح هر کدام، مفید است.

تفاوت‌های میان Slogan و Tagline

  • مورد استفاده Tagline بیشتر برای تبلیغات و پروموت کردن محصولات کسب‌وکارها است؛ درحالی که Slogan عمومیت بیشتری دارد و علاوه‌بر تبلیغات برای محصول، در تبلیغات سیاسی و مذهبی نیز کاربرد دارد.
  • Tagline بیشتر برای معرفی محصولات است درحالی که Slogan بیشتر برای معرفی کمپین‌هایی مربوط به کسب‌وکارها مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • در طراحی Tagline معمولا دید وسیع‌تر و زمان طولانی‌تری مد نظر قرار می‌گیرد، در صورتی که طراحی Slogan بسته به موفقیت و نتیجه‌ای که کسب می‌کند می‌تواند کوتاه‌مدت یا بلندمدت باشد.

به صورت کلی کاربرد اصلی Tagline و Slogan تبلیغ محصولات است اما برای طراحی هر دو بهتر است بدانیم که Tagline به نسبت Slogan به‌دنبال اثرگذاری بیشتری روی ذهن مخاطب است.

طراحی یک شعار ماندگار، کار ساده‌ای نیست اما توجه به نکات زیر، مسیر را هموارتر می‌کند. علاوه‌بر این خواندن داستان برندهای مختلف و نحوه طراحی شعار و لوگوی آن‌ها نیز می‌تواند دید وسیع‌تری به ما بدهد. در ادامه این نکات را با هم مرور می‌کنیم:

راه‌هایی برای داشتن یک شعار مناسب

تعهدات‌مان را بیان کنیم

از تعهدات‌مان برای مخاطب بگوییم؛ اینکه قرار است چه ارزشی را برای مخاطب بیافرینیم و چه نیازی را برطرف کنیم. در بازارهای پر رقابت می‌توانیم با شعار، به رقابت با دیگران بپردازیم و به نوعی اطمینان مشتری را جلب کنیم.

احساسات مخاطب را درگیر کنیم

معمولا برندهایی که احساسات و عواطف مخاطب را درگیر می‌کنند، ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب دارند؛ اگر بتوانیم ریتم، جینگل و موسیقی را هم به شعارمان اضافه کنیم مطمئنا نتیجه بهتری می‌گیریم. ریتم تاثیر فوق‌العاده‌ای روی ناخودآگاه مخاطب دارد.

شعار کوتاه و دلنشین انتخاب کنیم

بهتر است از شعارهای پر زرق‌وبرق خودداری کنیم و به دنبال شعارهای ساده، مختصر و مفید باشیم به نحوی که با اولین برخورد، مخاطب پیام اصلی برند را دریابد و تا حدی آن را در ذهن خود نگه دارد.

بامزه باشیم!

این مورد برای همه برندها صادق نیست. در صورتی می‌توان از یک شعار بامزه استفاده کرد که با ماهیت برند، مخاطب هدف و محصول و خدمتی که تولید می‌کنیم تناسب داشته باشد.

ویژگی‌های‌مان را به نمایش بگذاریم

مطمئنا مشخصه‌هایی داریم که ما را از دیگر رقبا متمایز می‌کند؛ بهتر است این مشخصه‌ها را در شعارمان به نمایش بگذاریم تا مخاطب ما را با آن‌ها بشناسد و حتی با یک کلمه ساده، برند ما را برای او تداعی کند.

صداقت داشته باشیم

طراحی یک شعار تبلیغاتی، بهترین فرصت است تا واقع‌بین باشیم و صداقت‌مان را به مخاطب برسانیم و در هوشمندانه‌ترین حالت، مزیت‌های‌مان را با مخاطب درمیان بگذاریم.

اسمی از برندمان نبریم!

یکی از رموز موفقیت و ماندگاری شعارها این است که نام برندمان را در طراحی شعار فراموش کنیم! به زبان ساده‌تر، نیازی نیست که حتما اسم برندمان را در طراحی شعار در نظر بگیریم. بهتر است بگذاریم تا واژه‌ها و آواها تداعی‌کننده برند ما باشند.

تبلیغات را فراموش نکنیم

تبلیغات و تعریف بودجه مناسب، از گزینه‌هایی است که می‌تواند به همه‌گیر شدن یک شعار کمک کند؛ اینکه همه‌ جا حرف از برند ما باشد و تبلیغات ما در معرض دید مخاطب قرار بگیرد، کمک می‌کند تا به راحتی در ذهن او نقش ببندیم.

به بیان خودمانی‌تر، شعاری که طراحی و انتخاب می‌کنیم صدای برند ما و توجه به نکاتی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم کیفیتی است که به صدای برندمان اضافه می‌کنیم. شعار به مشتری انگیزه می‌دهد و او را برای ورود به قیف فروش‌ ترغیب می‌کند. بهتر است در نظر داشته باشیم که کاربرد اصلی یک شعار، ترسیم یک تصویر واضح و بی‌حاشیه است تا بتواند بی‌نیاز از لغات اضافی، پیام را به مخاطب منتقل کند. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با ایده‌های تازه و خلاقانه به شما در طراحی شعارهای تبلیغاتی متناسب با کسب‌وکار و مخاطبان هدف‌تان کمک می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

آژانس دیجیتال مارکتینگ چیست و همکاری با آن چه مزایا و معایبی دارد؟

فرقی نمی‌کند که به تازگی یک کسب‌وکار کوچک را شروع کرده باشید یا اینکه صاحب کسب و کار بزرگی باشید؛ در هر صورت احتمالا جسته و گریخته در مورد آژانس دیجیتال مارکتینگ مطالبی به گوش‌تان خورده باشد. برای آشنایی با مفهوم آژانس دیجیتال مارکتینگ و مزایا و معایب آن، پیشنهاد می‌کنیم در ادامه با ما همراه باشید.

تفاوت آژانس دیجیتال مارکتینگ و آژانس تبلیغاتی

برای درک تفاوت میان این دو روش، ابتدا کارکردهای هر کدام را به صورت مختصر بررسی می‌کنیم.

آژانس‌ تبلیغاتی که برای تمایز آن از آژانس دیجیتال مارکتینگ از عنوان “روش سنتی‌تر” استفاده می‌کنند،  عموما روی بازاریابی نتیجه محور تمرکز دارند و سروکارشان با رسانه‌های سنتی مثل تلویزیون، رادیو و مجلات است؛ در نتیجه درآمدشان از انتشار تبلیغات در همین رسانه‌های سنتی است. علاوه بر این، آژانس‌های تبلیغاتی تعهدی در قبالتولید Lead و افزایش فروش دیگر کسب‌وکارها ندارد.

در آژانس‌ دیجیتال مارکتینگ یا آژانس‌ بازاریابی دیجیتال رویه‌ها‌ متفاوت‌تر است. آژانس دیجیتال مارکتینگ، نسخه ارتقا یافته آژانس تبلیغاتی است که برای پاسخ به تغییرات دنیای دیجیتال و به روز شدن نیاز کسب‌وکارها به وجود آمده است. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ با مشارکت تیم‌های مختلفی چون تیم استراتژی، گرافیک، تولید محتوا، خلاقیت و … از تکنیک‌های جدید بازاریابی برای سرویس‌دهی به کسب‌و‌کارها و هدایت آن‌ها در طول مسیر استفاده می‌کنند. آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، برای هر مسئله‌ پاسخی دارند و می‌توانند به شدت روی تجربه مشتری از لحظه خرید تا زمان ارائه بازخورد (لحظه‌های حقیقت) اثرگذار باشند.

به‌طور کلی می‌توان گفت که هر دو مدل یک هدف را دنبال می‌کنند اما تفاوت اصلی‌شان در به روز بودن،  نوآوری و خلاقیتی است که آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ از آن‌ها بهره می‌برند.

مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ

 هزینه‌ کم‌تر و اثرگذاری بیشتر

یکی از بزرگ‌ترین مزیت‌های همکاری با آژانس دیجیتال مارکتینگ، هزینه‌های کم‌تر، اثرگذاری بالاتر و صرف زمان کم‌تر است و این امکان را می‌دهد تا به مخاطب هدفی که مناسب کسب‌وکار ما است دست پیدا کنیم. به‌کارگیری استراتژی‌های متنوع بازاریابی، برندسازی، بهره‌گیری از خلاقیت و به صورت کلی استفاده از تمام پتانسیل‌ها، همگی در جهت همسو کردن اهداف کسب‌وکارها با اهداف، نیازها و خواسته‌های مشتریان است.

مدیریت رسانه‌های اجتماعی

از دیگر فعالیت‌های آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ، مدیریت پروفایل‌ کسب‌وکارها است. امروزه یکی از لازمه‌های ارتباط، حضور در رسانه‌های اجتماعی مختلف است؛ البته این که کدام رسانه بستر مناسب‌تری برای ما است بستگی به نوع مخاطب و صنعتی که در آن فعالیت می‌کنیم دارد.

پیشرفت کسب‌وکارها

برای کسب‌وکارهای نوپا، همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ به شدت تاثیر مثبت دارد؛ چرا که این آژانس‌ها علاوه بر مدیریت رسانه‌ها و اجرای تبلیغات برای کسب‌وکارها، با شناسایی نیازها و تعیین استراتژی‌های گوناگون، تلاش می‌کنند تا بیشترین بهره‌وری و کارایی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورند. اجرای صفر تا صد کمپین‌های تبلیغاتی از دیگر وظایفی است که در حیطه فعالیت آژانس‌های بازاریابی دیجیتال است؛ به این معنا که فقط کافی است تا بودجه موردنظر را به آن‌ها بسپاریم.

تعیین اهداف اسمارت

یکی دیگر از مزیای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تعریف اهداف اسمارت یا SMART Goal است که در بلاگ‌های پیشین به آن پرداختیم. تعیین اهداف مشخص،  قابل‌اندازه‌گیری، قابل دستیابی، واقع‌بینانه و مبتنی بر زمان برای کسب‌وکارها، دید گسترده‌تری نسبت به وضعیت آینده می‌دهد و کمک می‌کند تا وضعیت کنونی را با نگاه رو به آینده جلو ببریم.

تعیین دقیق‌تر بازار هدف

مزیت دیگر همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ تعیین بازار و مخاطب هدف مناسب‌تر است که با انجام تحقیقات بازار اطلاعات دقیق‌تری را در اختیار ما قرار می‌دهد. مخاطب هدف این شانس را به ما می‌دهد تا مشتریان وفادار بیشتری داشته باشیم و از طریق کانال‌ها و دریچه‌های متفاوتی به مشتریان و خریداران خود برسیم.

جایگاه‌یابی مشخص

جایگاهی‌یابی مشخص به نسبت رقبا و در صنعتی که در آن فعال هستیم از دیگر مزایای همکاری با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ است. به دلیل ماهیت دیجیتالی این نوع آژانس‌ها، یافتن جایگاه مناسب در فضای رسانه‌های اجتماعی، بهبود موتورهای جستجو و افزایش سرچ ارگانیک از نکاتی است که مورد توجه قرار می‌گیرد.

افزایش تولید و نرخ بازگشت سرمایه

یکی از اصلی‌ترین مزایای همکاری با آژانس‌های بازاریابی دیجیتال، تقویت ROI یا نرخ بازگشت سرمایه است. افزایش ROI به دست آمده توسط یک آژانس دیجیتال مارکتینگ به مراتب بالاتر از آژانس‌های تبلیغاتی سنتی است. افزایش تولید Lead و تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان وفادار، از دیگر مزیت‌های مهم همکاری با این آژانس‌ها است.

علاوه‌بر مواردی که بالاتر به آن‌ها اشاره کردیم، می‌توان به طراحی و توسعه اپلیکیشن‌ها، بازاریابی رسانه‌های اجتماعی، برندینگ، بهینه‌سازی و بازاریابی موتورهای جستجو،طراحی صفحه فرود یا لندینگ پیج و در نهایت تخصص طراحی وب‌‌سایت و ترکیب آن با فعالیت‌های بازاریابی اشاره کرد. تخصصی که پیش از دیجیتالی شدن دنیای امروز معنایی نداشت.

در نهایت باید به خاطر داشته باشید که انتخاب اشتباه آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ می‌تواند روی زمان و بودجه‌ای که کنار گذاشته‌ایم اثر منفی بگذارد و به نوعی تمام تلاش‌تان را به هدر بدهد؛ به همین منظور بهتر است تا با توجه به اهداف و صنعتی که در آن فعالیت دارید، همکاری‌تان را با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ شروع کنید. آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان با تخصص تیم‌های استراتژی، ایده‌پردازی و خلاقیت و …. تلاش می‌کند تا بهترین سرویس را متناسب با کسب‌وکار شما ارائه بدهد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان