4 ویژگی محیط کسب و کار کنونی

حادثه 11 سپتامبر، ورشکستگی شرکت‌های موفق و بزرگ، رسوایی‌های مالی و بحران‌های اقتصادی، بازارهای کالا و ارز را در قرن 21 با آشفتگی و بحران جدی رو‌به‌رو­ کردند. از سوی دیگر، شوک سنگینی به واسطه تلاطم‌های سیاسی و فجایع طبیعی از قبیل سونامی، زمین‌­لرزه و …. به کسب‌و‌کارها وارد شد. همه چیز در حال تغییر است، خصوصا محیط کسب‌و‌کار. یکی از مهم‌ترین چالش‌های مدیران، اطمینان یافتن از این موضوع است که شرکت، همگام با تغییرات به ­وجود آمده در محیط حرکت کند و بهترین واکنش را نسبت به رخداد جدید، نشان دهد. در محیط پویا و پیچیده کسب‌و‌کار کنونی، شرکت‌ها برای تعیین گزینه‌های استراتژیک و انطباق با شرایط، می‌بایست مشخصات محیطی را که در آن فعالیت می‌کنند، با دقت شناسایی کنند. در این بلاگ قصد داریم مهم‌ترین ویژگی‌های محیط کسب‌و‌کار امروزی را که رهبران کسب‌و‌کارها برای برنامه‌ریزی کوتاه‌مدت و بلند‌مدت سازمان خود می‌بایستی به آنها توجه کنند بررسی کنیم.

ویژگی‌های محیط جدید کسب‌و‌کار

کسب‌و‌کارهای کنونی در قرن 21 در محیطی فعالیت می‌کنند که در­بر­دارنده خصوصیات زیر می‌باشد:

  1. تلاطم: تلاطم و غیر­قابل پیش‌بینی بودن رویدادها یکی از اصلی‌ترین خصوصیات محیط جدید کسب‌و‌کار است. در ادبیات استراتژیک، از عنوان رویداد قوی سیاه، برای توصیف وقایع و رویدادهایی استفاده می‌شود که بسیار غیر محتمل و پیش‌بینی‌­ناپذیر هستند. مدیریت قوهای سیاه به معنای ایجاد قدرت برای کاهش آسیب‌پذیری شرکت در برابر رویدادهای منفی و بیشترین استفاده از رویدادهای مثبت است. به دلیل افزایش ارتباطات متقابل از طریق تجارت و جریان‌های مالی، بحران‌پذیری محیط کسب‌و‌کار و تغییر توازن قدرت، افزایش یافته­است.
  2. رقابت: رقابت شدید و تعداد زیاد رقبا، حاشیه سود فعالان کسب‌و‌کار را کاهش می‌دهد. یکی از دلایل فشار رقابتی، بین­المللی شدن بازار کشور­هایی نظیر چین، هند و … است که زمانی تولید­‌کننده قراردادی محصولات بودند و اکنون در بازارهای نهایی رقابت می‌کنند. شرکت‌ها می‌بایست استراتژی اقیانوس آبی (خلق فضای بی­رقیب) را به منظور فرار از اقیانوس سرخ رقابتی و حاشیه سود کم به­ویژه در مرحله افول چرخه عمر محصول، مدنظر قرار دهند.
  3. تکنولوژی: توانایی تکنولوژی‌های دیجیتال برای تضعیف موقعیت مزیت رقابتی، افزایش یافته­است. به همین دلیل، سازمان‌ها می‌بایستی هم‌گام با تغییر تکنولوژی، استراتژی‌های رقابتی خود را بازنگری کنند، در غیر این صورت با شکست و زیان­دهی مواجه می‌شوند. برای مثال تلفن‌های همراه نوکیا، آیپادهای اپل و گوشی‌های هوشمند بلک بری زمانی در بازارهای مختلف تولید می‌شدند اما اکنون از رده خارج شده­اند. کوتاه شدن چرخه عمر محصولات، همگرایی صنایع و در نهایت تغییر شکل آنها، از پیامدهای اثرگذاری تکنولوژی در کسب‌و‌کارهای کنونی است.
  4. فشارهای اجتماعی و بحران سرمایه‌داری: یکی از اتفاقات بحران مالی سال 2009-2008، از دست رفتن مشروعیت بسیاری از کسب‌و‌کارها بود که بر اعتبار آنها در میان مصرف‌کنندگان، روحیه کارکنان، تمایل سرمایه‌گذاران و تامین‌کنندگان منابع مالی و سیاست‌های دولت در مورد آنها، تاثیری منفی گذاشت. در حقیقت شرکت‌هایی که ارزش‌های مورد حمایت موسسان خود را می‌پذیرند، می‌توانند ثبات بلند­مدت استراتژی و هویت سازمانی خود را تضمین کنند (برای مثال شرکت والت‌دیزنی و وال‌مارت نسبت به موسسان خود والت‌دیزنی و سام والتون). در نظر­گرفتن منافع و نیازهای ذی‌نفعان مختلف جامعه، منجر به پاسخگویی بیش‌تر شرکت در برابر تغییرات محیط، افزایش تعهد شغلی کارکنان و خلاقیت بیش‌تر می­شود. برای مثال کمپین تبیلغاتی داو ” زیبا در هر سنی” به دلیل مطرح ­کردن موضوعی که دغدغه افراد جامعه بوده و هر فردی در طول زندگی با آن درگیر می‌شود، در عین حال درک درست از محیط رقابتی و مخاطب، توانست افزون بر اثرگذاری قوی و موثر بر مخاطب، رضایت مشتری، مشارکت بالا و اهداف فروش و بازاریابی را محقق کند.

پویایی و عدم­قطعیت محیط‌های جدید کسب‌و‌کار، سازمان‌ها را به سمت اتخاذ رویکردهای استراتژیک منطبق و انعطاف‌پذیرتر سوق می‌دهد. رهبران کسب‌و‌کار از طریق نوآوری، راهکارهای بازاریابی، استراتژی اقیانوس آبی و رویکردهای فروش قادر خواهند بود فاصله خود را از رقبا بیش‌تر کنند. در حقیقت، تمرکز رهبران در شرایط عدم قطعیت، نباید صرفا بر سود محدود شود، بلکه می‌بایست به عواملی توجه داشته­ باشند که بر سودآوری اثرگذار است؛ مانند نوآوری، شناسایی مخاطب، رضایت مشتری و کارایی عملیاتی. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، رشد کسب‌و‌کار شما را در محیط‌های رقابتی و پویای کنونی از طریق انتخاب و اجرای استراتژی‌های درست بازاریابی سرعت می‌بخشد.

منبع: شرکت تبلیغاتی مات

آشنایی با 12 تکنیک‌ مفید در ارزیابی ایده (بخش دوم)

در مقاله‌ی قبلی به 7 تکنیک مفید برای ارزیابی ایده‌ها اشاره کردیم. در این مقاله با دیگر روش‌های ارزیابی ایده آشنا خواهید شد.

8. محاسبه نسبت فایده به هزینه

تحلیل نسبت فایده به هزینه، یکی از روش‌های مفید و نسبتاً ساده برای تصمیم‌گیری، خصوصاً هنگام پیاده‌سازی یک ایده‌ی جدید یا اعمال تغییرات است. به میزانی که برآوردها دقیق‌تر باشد، نتایج حاصل از این تحلیل قابل اطمینان‌تر خواهند بود. در این روش، تمامی هزینه‌هایی که در اثر پیاده‌سازی یک ایده به ما تحمیل می‌شود، محاسبه و با نرخ بازگشت سرمایه(ROI)  مقایسه خواهد شد. در صورتی که هزینه‌ها بیش‌تر از نرخ بازگشت سرمایه باشند، پیاده‌سازی و اجرای آن ایده توجیه اقتصادی نخواهد داشت.  بزرگ‌ترین چالش این روش، در نظر گرفتن تمامی هزینه‌ها و برآورد عددی مزایای غیر مستقیم یا به عبارتی تبدیل فاکتورهای کیفی به کمی جهت حصول نتیجه‌ی دقیق است.

9. تکنیک PMI

تکنیک (PMI (Plus, Minus, Interesting با هدف یافتن نکات مثبت، منفی و جذاب یک ایده به کار می‌رود. از این تکنیک می‌توان در بسیاری مراحل، از مرحله‌ی تولید ایده تا مرحله‌ی نظارت و ارزیابی پس از پیاده‌سازی آن استفاده کرد. برای این منظور، متناسب با هر ایده، جدولی تنظیم می‌شود که شامل 3 ستون نکات مثبت، نکات منفی و جذابیت‌ها است. پس از پر کردن جدول، نوبت به امتیازدهی می‌رسد. به هر کدام از نکات مثبت امتیاز مثبت، به نکات منفی امتیاز منفی و به جذابیت‌ها امتیاز مثبت یا منفی اختصاص می‌یابد و مجموع آن‌ها محاسبه می‌شود. در نهایت ایده‌ای که برآیند امتیازات مثبت بیش‌تری داشته باشد، انتخاب خواهد شد.

10. درخت تصمیم‌

درخت تصمیم یا Decision tree یکی از روش‌های مورد استفاده در فرآیند تصمیم‌گیری است. در این روش، مسائل پیچیده را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنیم تا بتوانیم به ذهن خود نظم دهیم. درخت تصمیم، نقشه‌ای شبیه به شکل یک درخت در اختیار شما قرار می‌دهد که بتوانید نتایج احتمالی پیمودن مسیرهایی را مشاهده کنید که از گزینه‌های تصمیم‌گیری پیشنهادی شما حاصل شده است. هر گزینه شامل پیامدهایی است که در حقیقت این پیامدها شاخه‌های درخت را  شکل داده‌اند. درخت تصمیم شامل سه نوع گره یا نود است: گره‌های تصادفی (نشان دهنده‌ی احتمال وقوع پیامد بعدی)، گره‌های تصمیم‌گیری (نمایانگر تصمیمی که می‌توان گرفت) و گره‌های پایانی (نمایانگر نتیجه‌ی پایانی یک مسیر).  از هر گره‌ی تصمیم‌گیری، راه حل‌های موجود یا همان گره‌های تصادفی منشعب می‌شوند. بسط دادن درخت تصمیم تا جایی ادامه پیدا خواهد کرد که هیچ گزینه‌ی احتمالی و پیامد دیگری باقی نمانده و به نتیجه‌ی مسیر دست پیدا کنیم. در نهایت با ارزیابی هر مسیر توسط محاسبه‌ی هزینه و مزایای آن و وزن دهی به گزینه‌های احتمالی و توجه به ریسک‌های هر مسیر، محدودیت‌ها و منابع موجود، در مورد انتخاب بهترین گزینه تصمیم‌گیری کنید.

11. Idea Advocate

روش وکیل مدافع ایده یا Idea Advocate زمانی به کار می‌رود که چند ایده‌ وجود دارد و شما برای انتخاب بهترین ایده از میان آن‌ها نیاز به هم‌فکری دارید. در این حالت، یک فرد به عنوان مدافع ایده یا Advocate که با مفهوم هر ایده، ویژگی‌ها، مزایا و معایب آن آشنایی کامل دارد یا باید ایده‌ی منتخب را اجرایی کند، ایده‌ها را به اعضای گروه معرفی می‌کند. سپس هر ایده مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفته و تصمیماتی در رابطه با حذف یا اجرای آن اتخاذ می‌شود.

12. تحلیل Impact

تحلیل Impact یکی از روش‌های تحلیل گروهی مناسب برای امکان سنجی پیاده‌سازی ایده‌ها است. به‌کارگیری این روش نسبتاً ساده است و به طرز تفکر و دیدگاه افراد حاضر در گروه متکی است. تحلیل Impact یک روش طوفان مغزی است که در آن اثرات تغییرات ایجاد شده ناشی از پیاده‌سازی ایده‌ها ارزیابی و بررسی می‌شود. یکی از مزایای این روش، پیش‌بینی مسائل و مشکلات ناشی از پیاده‌سازی ایده‌ها است. در تحلیل Impact، تمامی عواملی که بر نتایج کار پس از پیاده‌سازی ایده‌ها تاثیر مثبت دارند در نظر گرفته می‌شود. برای بسط این مدل، تحلیل ارزش‌ها یا Value می‌تواند به آن اضافه شود، به صورتی‌ که به هر impact با توجه به ارزش‌های مورد نظر خود مانند کارایی، میزان اثربخشی یا سطح نوآوری امتیاز دهی شود. در نهایت ایده‌ای انتخاب خواهد شد که بیش‌ترین امتیاز را در تاثیرات مثبت به خود اختصاص دهد و ریسک پیاده‌سازی پایین‌تری داشته باشد.

امروزه خلاقیت و نوآوری برای کسب و کارها در تمام زمینه‌ها از جمله تبلیغات، امری ضروری است. تکنیک‌های ارزیابی ایده‌پردازی و خلاقیت، علاوه بر تحلیل و بررسی ایده‌های موجود، به خلق ایده‌های جدید نیز کمک می‌کنند. تیم ایده‌پردازی و خلاقیت آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان، با ارائه‌ی سناریوهای خلاقانه کسب و کار شما را تا رسیدن به رویاهایتان همراهی می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

آشنایی با 12 تکنیک‌ مفید در ارزیابی ایده (بخش اول)

در مقالات قبلی با اهمیت ایده پردازی و خلاقیت در تبلیغات و تکنیک‌‌های مفید برای خلق ایده آشنا شدید. برای موفقیت در انتخاب بهترین ایده وکاهش ریسک شکست، باید پیش از پیاده‌سازی، کارآمد بودن ایده را ارزیابی کنید. در این مقاله سعی داریم به برخی از تکنیک‌های مفید جهت اولویت‌بندی و ارزیابی ایده‌ها اشاره کنیم.

    تکنیک ABC

از تکنیک ABC برای تحلیل داده‌هایی استفاده می‌شود که بتوان آن‌ را از نظر اهمیت به 3 دسته‌ی بسیار مهم، مهم و کم اهمیت تقسیم کرد. در این روش برای کنترل یا ارزیابی هر دسته، سیاست‌های متفاوتی اتخاذ می‌شود. تکنیک ABC در ارزیابی ایده‌ها به دو صورت به کار می‌رود:

  • در حالت اول، ابتدا شاخص ارزیابی اهمیت تعیین شده و سپس ایده‌ها با توجه به آن شاخص بر اساس اهمیت به 3 گروه A، B و C تقسیم می‌شوند.
  • در حالت دوم، با ایجاد اتاق فکر و طوفان مغزی، تمام آیتم‌های مرتبط با ایده لیست شده و سپس با توجه به اولویت دسته‌بندی می‌شوند.

 

    تکنیک ATAR

از این روش بیش‌تر در بازاریابی، در جهت ارزیابی سهم هر کدام از 4 عامل زیر برای تحلیل قدرت ایده‌ی پیشنهادی استفاده می‌شود:

  • Awareness: چه سهمی از بازار هدف، از ایده‌ها یا برند شما آگاهی دارند؟
  • Trial: چه بخشی از مشتریان دسته‌ی قبل از محصولات یا خدمات شما استفاده می‌کنند؟
  • Availability: میزان دسترسی مشتریان به محصول چقدر است؟
  • Repeat: چه تعداد از مشتریان شما مجدد از محصولات یا خدمات شما استفاده خواهند کرد؟

 

    تحلیل SWOT

به کمک تحلیل SWOT، می‌توان هر ایده را‌ از منظر نقاط قوت (Strength)، نقاط ضعف (Weakness) ، فرصت‌ها (Opportunity)  و تهدیدهای موجود  (Threat)بررسی کرد. تحلیل SWOT شامل یک سیستم امتیازدهی است، به گونه‌ای که در نهایت تمام ایده‌ها از این 4 منظر با هم مقایسه شده و برای تبدیل نقاط ضعف به نقاط قوت و هم‌چنین تبدیل تهدیدها به فرصت پیشنهاداتی ارائه خواهد شد.

    تکنیک NAF

با استفاده از این روش می‌توان ایده‌ها را از 3 منظر نوآوری یا Novelty، جذابیت یا Attractiveness و امکان سنجی یا Feasibility Study بررسی و ارزیابی کرد. این روش خصوصاً هنگام تولید ایده‌ها بسیار پرکاربرد است. با توجه به این مدل، به هر ایده از 0 تا 10 از جهات زیر امتیازدهی خواهد شد:

  • نوآوری: این ایده تا چه میزان خلاقانه بوده است؟ آیا میزان نوآوری بسته به موقعیت مناسب بوده است؟
  • جذابیت: این ایده به عنوان راه حل تا چه حد جذاب است؟ آیا اجرای آن می‌تواند ما را به تمام اهدافمان برساند یا صرفاً بخشی از آن را پوشش خواهد داد؟
  • امکان سنجی: آیا اجرا و پیاده‌سازی ایده امکان پذیر است یا صرفاً در تئوری جذاب است؟

 

    چک لیست ارزیابی ایده

در این روش با ایجاد چک لیستی شامل سوالاتی دسته‌بندی شده  بر اساس شاخص‌های مرتبط با هر ایده، با ارزیابی میزان خلاقیت و شانس‌های موفقیت، به ایده‌ها وزن‌دهی می‌کنیم. این چک لیست می‌تواند شامل سوالاتی در دسته‌بندی‌های زیر باشد:

  • سولات کلی مانند اثرات محصول یا خدمت بر محیط زیست، کیفیت، ایمنی، تاثیرات اجتماعی
  • سوالاتی در حوزه‌ی صنعت مانند تعداد، قدرت و نحوه‌ی فعالیت رقبا، نحوه قیمت‌گذاری، نوع محصولات
  • سوالات حوزه‌ی بازار مانند شناسایی پرسونای مخاطب، میزان هماهنگی ایده با ترند روز، نیاز و علاقه‌ی مخاطب
  • سوالات مرتبط با محصول مانند هزینه‌ی پیاده‌سازی ایده روی محصول، نیاز به اعمال تغییرات در بسته‌بندی، آموزش‌های کاربردی و گارانتی

 

    ماتریس ارزیابی

از ماتریس ارزیابی برای ارزیابی ایده‌هایی استفاده می‌شود که دارای چند شاخص و ویژگی قابل بررسی باشند. در ماتریس ارزیابی، به هر شاخص، یک وزن تعلق می‌گیرد. سپس ایده‌های مرتبط با هر شاخص تعیین شده و به هر کدام یک امتیاز که غالباً در بازه‌ای مانند 0تا 10 قرار دارد، تعلق می‌گیرد. برای به دست آوردن امتیاز نهایی، وزن هر شاخص را درامتیاز آن ضرب می‌کنیم. در نهایت، مجموع امتیازها برای هر ایده، از حاصل جمع امتیازهای آن  مرتبط با هر شاخص، به دست می‌آید و ایده‌ای که بیش‌ترین مجموع امتیاز را داشته باشد، انتخاب خواهد شد.

    تکنیک دلفی

تکنیک دلفی یک روش پیش‌بینی سیستماتیک برای تولید و ارزیابی اعتبار و کارایی ایده‌ها است. در روش دلفی، نظرات افراد متخصص درباره ایده‌ها از طریق پرسش‌نامه‌های از پیش طراحی شده، گردآوری می‌شود. در تحلیل اولین پرسشنامه، نکات و محورهای اصلی مشخص می‌شوند. سپس از این نکات در طراحی پرسشنامه‌ی دوم استفاده خواهد شد. در پایان هر مرحله، نتیجه‌ی ارزیابی، جهت بازبینی مجدد و اطمینان بیش‌تر در اختیار پاسخ دهندگان قرار می‌گیرد. این روند به همین صورت تا حصول نتیجه ادامه پیدا خواهد کرد. به نحوی که پاسخ‌ها نشان‌گر توافق نظر میان افراد متخصص درباره‌ی هر ایده باشد و فرد مصاحبه کننده به پاسخ مورد نظر خود دست یابد.

 

در مقاله بعدی با ادامه‌ی تکنیک‌های ارزیابی ایده آشنا خواهید شد.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ چه مزایایی دارد؟

همانطور که می‌دانید بازاریابی، دانش برقراری ارتباط با مخاطب در مناسب‌ترین زمان و بهترین حالت است و امروزه بازاریابی دیجیتال به همان معنا است با این تفاوت که باید جای دیگری به دنبال مخاطبان‌مان بگردیم و آن‌جا جایی جز اینترنت نیست. با همه‌گیر شدن استفاده از اینترنت و ایجاد تغییرات و تحولات در همه زمینه‌ها، به طبع دنیای بازاریابی و کسب‌وکارها نیز دستخوش تغییرات شده‌اند.

این‌ مقدمه و شاید یادآوری کوچکی بود برای شروع بلاگ “برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ”؛ مبحثی که امروز قصد داریم به آن بپردازیم.

بدون شک همه کسب‌وکارها به دنبال پیشرفت و یافتن فرصت‌های جدید هستند تا بتوانند در رقابت با دیگر رقبای‌شان برنده باشند! برای پیشی گرفتن از رقبا و افزایش سود، معمولا دو روش وجود دارد؛ یا اینکه به استخدام نیرو جدید و تقسیم وظایف فکر کنید و یا اینکه بخشی از کار را برون‌سپاری کنید. قاعدتا یک تیم خبره و تازه‌نفس، بهتر از یک تیم با تفکر و دانش محدود است. البته ناگفته نماند که تصمیم‌گیری میان این دو راه بستگی به موقعیت کسب‌وکارها دارد و ماتریس SWOT یکی از ابزارهایی است که در این زمینه اطلاعاتی خوبی را در اختیار قرار می‌دهد. در صورتی که موقعیت‌تان مناسب است و توانایی برون‌سپاری را دارید، در ادامه با ما همراه باشید تا بیشتر با مزایای برون سپاری در دیجیتال مارکتینگ یا Outsourcing Digital Marketing آشنا بشویم:

 

مزایای برون‌سپاری در دیجیتال مارکتینگ چیست؟

یک تیم همه فن حریف داشته باشید

برای موفقیت در عملکردها و دستیابی به نتیجه مورد نظر نیاز به رنج گسترده‌ای از مهارت‌ها دارید اما استخدام افراد حرفه‌ای، کار نسبتا سختی است و سازمان را متحمل هزینه‌های زیادی می‌کند؛ با برون‌سپاری می‌توانید هزینه‌های کم‌تری به نسبت استخدام افراد حرفه‌ای و تمام وقت بپردازید. علاوه‌بر هزینه، گرد هم آوردن افراد حرفه‌ای نیز کار نسبتا سختی است اما برون‌سپاری این امکان را می‌دهد تا طیف وسیعی از مهارت‌های مورد نیاز را در کنار هم داشته باشید. طراحی و گرافیک، آنالیز داده‌ها، تحقیقات بازار و بهینه‌سازی موتورهای جستجو، همگی از مواردی هستند که می‌توانید با برون‌سپاری، از مزایای آن‌ها بهره‌مند شوید.

هزینه‌ها و ریسک را کاهش دهید

آموزش، پروسه استخدام، زمان، هدررفت سرمایه و دیگر هزینه‌های غیرملموس تنها بخشی از هزینه‌هایی است که کسب‌وکارها مجبور به صرف آن‌ها هستند و قطعا این هزینه‌ها برای کسب‌وکارهای نوپا و کوچک سنگین است. برون‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این امکان را می‌دهد تا بدون به خطر انداختن سرمایه، منابع و زمان به نتیجه دلخواه دست پیدا کنید.

با افراد با تجربه سروکار پیدا می‌کنید

یکی از مزایای برون‎‌سپاری به آژانس دیجیتال مارکتینگ این است که می‌توانید با دیگر افراد با تجربه سازمان‌ها، سروکار داشته باشید؛ چرا که آژانس‌ها به در دست داشتن همزمان چندین پروژه عادت دارند، به چالش‌های پیش‌رو آشناتر هستند و راه‌های گذر از آن‌ها را نیز می‌دانند. به بیان ساده‌تر، پروژه‌های مشابه زیادی را در دست داشته‌اند و میدانند چه‌ چیزی به نفع شما و چه چیزی به ضررتان است.

نیاز به صرف زمان برای آموزش کارمندان ندارید

برای رشد کسب‌وکار و رقابت با دیگر رقبا به پرورش، آموزش و فراهم کردن بستر آموزشی نیاز است. هرچند که یک قالب خاص برای حل کردن مشکلات ناشی از آموزش وجود ندارد و برای مرتفع کردن مشکلات پیش‌روی کارمندان، نیاز به طراحی برنامه‌های آموزشی متفاوتی است. یکی از مزایای برو‌ن‌سپاری این است که نیازی به گذر از فرآیند تربیت و آموزش نیست چرا که کارمندان دیگر آژانس‌ها دانش و مهارت مورد نیاز شما را دارند.

می‌‌توانید روی هسته اصلی کسب‌وکارمان تمرکز کنید

یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری این است که می‌گذارد روی مسائل مهم‌تر و هسته اصلی کسب‌وکارتان تمرکز کنید و زمان بیشتری را به مسائل داخلی سازمان و کسب‌وکارتان اختصاص بدهید. در واقع زمانی را که پیش از برون‌سپاری صرف مسائل کم‌اهمیت‌تر می‌کرده‌اید از این به بعد می‌توانید صرف مسائل مهم‌تر کنید.

مشکلات مربوط به کارمندان را کاهش دهید

یکی از منافع برون‌سپاری برداشتن فشار از روی دوش کارمندان است! خیلی وقت‌ها با افزایش حجم کارها و بیشتر شدن مسئولیت‌ها، کارمندان از اینکه نتوانند به موقع وظیفه مربوطه را انجام بدهند، استرس و فشار زیادی را متحمل می‌شوند؛ این فشار با غیبت و مرخصی افراد تیم بیشتر هم می‌شود اما برون سپاری این امکان را می‌دهد تا با خیال راحت روی انجام فعالیت‌های دیگر تمرکز کنید و مطمئن باشید که تمامی اهداف تعیین شده مدنظر قرار گرفته‌اند.

به همه تقاضاها پاسخ بدهید

کمک گرفتن از آژانس‌ها این امکان را می‌دهد تا در شرایط بحرانی و وقت کم به تقاضاهای مشتری بدون نگرانی نسبت به فشارکار و کمبود زمان پاسخ بدهیم. علاوه‌بر این، همکاری دراز مدت با آژانس‌های دیجیتال مارکتینگ این فرصت را فراهم می‌کند تا در برنامه‌ها و کمپین‌های آینده نیز از تخصص و مهارت آن‌ها بهره ببرید.

از نگاه‌های تازه استقبال کنید

تصوری که نسبت به کسب‌وکارتان دارید مطمئنا تصور کامل‌تری است اما لزوما واقع‌بینانه نیست. یکی دیگر از مزایای برون‌سپاری ورود فکر تازه است تا از زاویه‌ای دیگر به کسب‌وکارتان نگاه کنید و چشم‌انداز بهتری را با توجه به اطلاعات و بینش خودتان و بینش دیگران ترسیم کنید.

 نرخ بازگشت سرمایه را افزایش بدهید

توجه به Lead Generation و شناسایی مخاطب هدف برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه یا ROI از دیگر مزایای برون‌سپاری است. علاوه‌بر این حاشیه سود را گسترش می‌دهد و روی افزایش نرخ‌های تبدیل تمرکز دارد. همه این تلاش‌ها برای دستیابی به نتیجه دلخواه‌ ما است.

آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان به کمک دانش، مهارت و تجربه تیم‌های حرفه‌ای به شما در شناسایی چالش‌های پیش‌رو و گذر از آن‌ها و در نتیجه کسب نتیجه موردنظرتان کمک می‌کند.

منبع: آژانس دیجیتال مارکتینگ ماکان

ماتریس رشد- سهم بازار (BCG)

ماتریس رشد- سهم بازار BCG یا Boston Consulting Group اولین ­بار توسط گروه مشاوره بوستون در سال 1970 به عنوان ابزاری برای تحلیل موقعیت استراتژیک کسب­و­­کار مطرح شد. ساختار کلی ماتریس براساس منحنی چرخه عمر محصول شکل می­گیرد و پورتفولیوی کسب­و­کار شما را در بلند­مدت ترسیم می­کند. توقف یا افزایش سرمایه­­گذاری در بخش­ها و برندهای مختلف یک کسب­و­کار، تصمیمی است که با کمک تحلیل ماتریس BCG گرفته می­شود. دو بعد اصلی ماتریس عبارتند از:

  • سهم بازار: اینکه چه درصدی از فروش کل بازار، متعلق به محصول شما می­باشد. سهم بازار بیشتر، نقدینگی بیشتری برای شرکت فراهم می­کند. با افزایش نقدینگی و تولید، سودآوری نیز افزایش می­یابد. در مقابل، سهم بازار کم، منجر به کاهش تولید و سودآوری می­شود.
  • نرخ رشد بازار: به معنای افزایش فروش یا اندازه بازار یک محصول در طول یک پریود مشخص است. چنانچه نرخ رشد بازار زیاد باشد، میزان سرمایه­گذاری کسب­­و­کارها برای کسب درآمد و سود بیشتر، افزایش می­یابد. در مقابل، چنان‌چه نرخ رشد بازار مناسب نباشد، کسب­و­کارها به دنبال کاهش و خارج کردن سرمایه خود می­باشند.

بخش­های تشکیل ­دهنده ماتریس BCG

ساختار ماتریس BCG از چهار بخش تشکیل شده است:

سگ ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، به دلیل نرخ رشد بازار و سهم بازار کم، نمی­توان آینده روشنی را برای کسب­و­کار متصور شد. بهترین توصیه برای کسب­و­کاری که در این وضعیت قرار دارد، کاهش یا توقف سرمایه­گذاری برای محصول و برند مورد نظر است. شرکت می­تواند از طریق فروش و واگذاری دارایی­های خود، به نقدینگی دست یابد و از این طریق بودجه لازم برای ارائه محصول جدید یا اجرای استراتژی نوین را فراهم نماید. طبق منحنی چرخه عمر، محصول در این شرایط در وضعیت افول قرار دارد.

گاو شیرده ( سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار کم)

در این شرایط، شرکت از سهم بازار مناسبی برخوردار است و میزان درآمد و نقدینگی، قابل توجه است اما به دلیل نرخ رشد کم بازار، سرمایه­گذاری بیشتر در این حوزه می­بایستی متوقف شود. محصول با توجه به منحنی چرخه عمر، در شرایط بلوغ قرار دارد، به همین دلیل کسب­و­کار می­بایستی درآمد و سودآوری حاصله را در بخش­های جدید و نوآورانه به کار گیرد. تاخیر در تصمیم­گیری، می­تواند شرکت را با کاهش تدریجی سهم بازار، در شرایط سگ قرار دهد.

علامت سوال ( سهم بازار کم، نرخ رشد بازار زیاد)

در این شرایط، به دلیل سهم بازار کم محصول، میزان نقدینگی شرکت و بازگشت سرمایه در وضعیت مناسبی قرار ندارد. با این حال، نرخ رشد بازار مثبت است و از طریق برنامه­ریزی و استراتژی درست، می­توان به سهم بازار بیشتر دست یافت. محصول در مرحله معرفی چرخه عمر خود قرار دارد و با استفاده از تبلیغات و راهبردهای بازاریابی می­توان سهم بازار آن را افزایش داد تا به ستاره، تغییر موقعیت پیدا کند.

ستاره (سهم بازار زیاد، نرخ رشد بازار زیاد)

این شرایط، ایده­آل­ترین حالت ممکن برای هر کسب­و­کار می­باشد. به دلیل سهم بازار زیاد، میزان نقدینگی و درآمد شرکت مناسب است و در عین حال، نرخ رشد بازار مطلوب، امکان سرمایه­گذاری بیشتر در این حوزه را فراهم می­نماید. محصول در چرخه عمر خود به سرعت رشد می­کند; با این حال تغییرات سریع تکنولوژی و محیط­های کسب­و­کار می­بایستی مدنظر قرار بگیرد تا شرکت مدت طولانی­تری در این شرایط باقی بماند.ماتریس BCG چارچوب ساده و قابل درکی از موقعیت استراتژیک پورتفولیوی کسب­و­کار، فراهم می­کند و می­تواند نقطه شروعی برای تحلیل­های پیچیده­تر باشد. با این حال، همانند تمامی ابزارهای تحلیلی، کمبودها و نقاط ضعفی را هم شامل می­شود. در این ماتریس، تنها دو حالت کم و زیاد برای نرخ رشد و سهم بازار در نظر گرفته­شده­ و حالت متوسط، مدنظر قرار نگرفته است. علاوه بر این، از بسیاری از فاکتورهای خارجی اثرگذار بر شرایط رقابتی، چشم­پوشی شده است. یکی از فرضیات این ماتریس آن است که سهم بازار زیاد، سودآوری بالایی را به دنبال دارد، در­حالیکه در شرایط واقعی، این فرضیه لزوما درست نیست.

تحلیل موقعیت کسب­­و­کار، یک فرایند مستمر و ضروری برای هر سازمان می­باشد. با توجه به پویایی و پیچیدگی محیط­های کسب­و­کار کنونی، بازنگری در استراتژی­ها و برنامه­ریزی سازمان، ضروری است. ماتریس رشد- سهم بازار، ابزاری است که درک موقعیت کسب­و­کار و سهولت برنامه­ریزی را برای تصمیم­گیرندگان امر فراهم می­سازد. شرکت تبلیغاتی مات با ارائه کلیه خدمات تبلیغاتی، به شما امکان می­دهد تا موقعیت رقابتی کسب­وکار خود را از طریق افزایش سهم بازار و بازنگری در استراتژی­های بازاریابی، نسبت به رقبا مستحکم نمایید.